بیانات سال 93


نیست که شارع مقدّس از ما قبول میکند که ما مثلاً اکتفا کنیم به اقامه‌ی قسط و همه‌ی همّت خودمان را بگذاریم برای اینکه اقامه‌ی قسط بشود، ولو برخی از احکام دیگر اسلام - مثلاً - مورد بی‌توجّهی قرار بگیرد؛ نه، آیه‌ی شریفه میفرماید که « ﴿اَلَّذینَ اِن مَکَّنّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصّلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر  ».( ۹ ) یعنی انتظاری که خدای متعال از متمکّنین در ارض دارد، اینها است که اوّلش « اَقامُوا الصّلوة » بعد « ﴿وَ ءاتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ للهِ‌ عاقِبَةُ الاُمور » (  ۱۰ )[ است ]. این‌جور نیست که اگر ما به قسط توجّه میکنیم، حق داشته باشیم که از اقامه‌ی صلات و اهمّیّت دادن به صلات یا به زکات یا به امر به معروف و نهی از منکر غفلت کنیم، بلکه « ﴿اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت » (  ۱۱ ) - که چندین بار این لفظ و این مضمون در قرآن تکرار شده - نشان میدهد که اصلاً خدای متعال پیغمبران را فرستاد برای توحید، برای اجتناب از طاغوت، برای عبودیّت خداوند؛ اساس کار این است. یا وصیّتی که خدای متعال در آن آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی شوری، به نوح و به ابراهیم و به موسی‌ و به بقیّه کرده است: ﴿اَن اَقیمُوا الدّین  ؛ ( ۱۲ ) آنکه مورد نظر است، اقامه‌ی دین است؛ یعنی همه‌ی دین را باید اقامه کرد؛ ﴿وَ لاتَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ماتَدعوهُم اِلَیهِ اللهُ یَجتَبی اِلَیهِ مَن یَشآءُ وَ یَهدی اِلَیهِ مَن یُنیب  ؛ ( ۱۳ ) یعنی همه‌ی دین - همه‌ی اجزا و همه‌ی ارکان دین - مورد توجّه است، و معارض اصلی هم در مقابل این حرکت و این رویکرد - یعنی اقامه‌ی دین بتمامه، بجمیع اجزائه، بکلّه - عبارتند از قلدرهای عالم، مستکبران عالم؛ ﴿کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ما تَدعوهُم اِلَیه  ؛ ( ۱۴ ) آنچه تو به آن دعوت میکنی،

«4»