بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج آب آن همسایهی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم. این هم نکتهی دوّم. نکته سوّم؛ نه در اقتصاد و نه در هیچ برنامهی دیگری، بدون هدفگذاری نمیشود حرکت کرد، باید هدفگذاری بشود. اگر در هر کاری بدون هدفگذاری مسئولان دولتی حرکت کنند و پیش بروند، کار به روزمرّهگی خواهد رسید؛ به نتیجه نمیرسد. هدفگذاریِ مشخّص و ثابتی باید وجود داشته باشد که بهسمت آن هدف، همهی دستگاهها را و همهی امکانات را بسیج کنند. به نظر بنده آن چیزی که امسال و سالهای بعد از این باید بهعنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایهگذاری بر روی تولید داخلی. همهی تلاشها از سوی همه باید برای تقویت تولید داخلی بسیج بشود. از همهی مسئولانی که در زمینههای اقتصادی فعّالیّت دارند و از همهی آحاد مردم باید مطالبه بشود که به مسئلهی تقویت تولید داخلی کمک کنند. البتّه راههایی وجود دارد برای کمک که من بعضی را عرض میکنم. یکی از لازمترین کارها این است که از بنگاههای تولیدی متوسّط و کوچک حمایت بشود؛ یکی از کارها این است که فعّالیّتهای بنگاههای دانشبنیان تقویت بشود. اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه میکنیم، فقط به خاطر این نیست که میخواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک میکند؛ بنگاههایی که دانشبنیان هستند میتوانند به اقتصاد ملّی کمک کنند. یکی از کارهای لازم، نهضت کاهش خامفروشی است. اینکه من چندی پیش راجع به وابسته بودن اقتصادمان به نفت اعتراض کردم و در سخنرانی گفتم، ناظر به این است. ما باید کاری کنیم که خامفروشی بتدریج