بیانات سال 94


با یاد رویت جای در بستر گرفتم‌

با آرزویت سر ز بستر بر گرفتم ( ۶ )

این آن ترتیب و برنامه‌ای است که برای ما در نظر گرفتند. عمل میکنیم ؟ اگر [ عمل‌ ] بکنیم، آن‌وقت میتوانیم مطمئن باشیم که « ﴿اَخرِجنی مِنَ الدُّنیا سالِما » (  ۷ ) - در دعاهای ما است - میتوانیم خاطرجمع بشویم که سالم از اینجا بیرون خواهیم رفت. در دعای صحیفه‌ی سجّادیه [ آمده‌ ]: ﴿اللّهمَّ ... اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهینَ تائِبینَ غَیرَ عاصینَ وَ لا مُصِرّین  ؛ ( ۸ ) جوری ما را بمیران که در عین هدایت، از دنیا برویم؛ جوری ما را بمیران که به آن عالَم، با طوع و رغبت رو کنیم. کفّار این‌جوری نیستند، فسّاق این‌جوری نیستند، ملائکه می‌آیند بالای سرشان و با فشار و زور [ میگویند ]: ﴿اَخرِجوا اَنفُسَکم  . ( ۹ ) امّا مؤمنین نه، مؤمنین خاطرشان از آن طرف جمع است و با طوع و رغبت میروند؛ چشم از چیزهای زوال‌پذیر میبندند امّا ناگهان چشم باز میکنند به نعمتهای عجیبی که [ دنیا را ] فراموش میکنند. یک سفر خوشی که شما میکنید، دَمِ گاراژ ممکن است فرض کنید فرزند شما، برادر شما از شما دور میشود، دل شما را نگران کند؛ امّا وقتی به سفر رفتید، این مناظر عالی، این زندگی خوب، تنوّع و مانند اینها، اصلاً [ آن نگرانی‌ ] یادتان میرود. وقتی آنجا شما با رضای الهی، رضوان الهی، پاداش الهی وارد شدید - ﴿نُزُلاً مِن غَفورٍ رَحیم  ؛ ( ۱۰ ) آیاتی که الان خواندند - با این وقتی انسان مواجه شد همه‌ی آن چیزهایی را که اینجا بود و موقّت بود و دلبستگی داشتیم و خودمان را برایشان میکشتیم، فراموش میکنیم؛ [ باید ] این‌جوری انسان از دنیا برود. این وظیفه‌ی ما است. البتّه این حرفها در درجه‌ی اوّل خطاب به خود این حقیر است؛ بنده بارم از

«4»