در میدان دوّم کاری از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنی میدان عمل، میدان واقعیّت، روی زمین - دستاورد داشته باشد، دارایی داشته باشد. ما آن روزی که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّی داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوی داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز ما از جمله این بود که ما توانسته بودیم درحالیکه همهی قدرتهای هستهای دنیا امتناع کردند که به ما سوخت بیست درصد را برای مرکز [ تحقیقاتی ] تهران بدهند - که احتیاج به داروهای هستهای داشتیم - ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [ بعد ] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحهی سوخت و از آن استفاده کنیم. طرف مقابل مات شد ! داستان مفصّلی دارد، شاید خیلی از شماها هم در جریانید؛ طی مذاکرات طولانی، حاضر نشدند به ما [ سوخت ] بیست درصد را بدهند - یعنی بفروشند - یا اجازه بدهند که آن را کس دیگری به ما بفروشد. ما گفتیم در داخل تولید میکنیم؛ جوانهای ما، همین دانشمندان ما، همین قشر زحمتکش پرامید متّکی به نفس، توانستند چشم طرف را خیره کنند؛ [ سوخت ] بیست درصد را تولید کردند. و شما توجّه دارید، من شاید یک بار دیگر هم گفتهام ،( ۱۰ ) در حرکت غنیسازی هستهای بخش مهم و دشوار، حرکت از سه درصد و چهار درصد به بیست درصد است؛ از بیست درصد تا نود درصد یک حرکت خیلی سادهای است. وقتی کسی به بیست درصد رسید، مراحل بعدی بسیار آسان است. بخش دشوار و مهم، این قسمت ۳ / ۵ درصد تا بیست درصد است. این راه دشوار را جوانهای ما رفتند و [ سوخت ] بیست درصد را تولید کردند و صفحهی سوخت را تولید کردند؛ این یکی از دستاوردهای ما بود. ما با این روحیّه وارد مذاکره شدیم. راهبرد ایستادگی و تابآوری در مقابل فشارها جواب داد. آمریکاییها اذعان کردند که تحریم اثری ندارد، همچنانکه اشاره کردند؛ این کاملاً تحلیل