بخشی از این در مقابل بخشی از آن، بخش دیگری از این در مقابل بخش دیگری از آن. یک نکتهی اساسی دیگر این است که ما با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست [ چون ] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. بهعلاوه، اینکه بگویند « آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هستهای در کشور نیست » این یک حرف غیر معقولی است. خب، چهجور میشود اطمینان پیدا کند ؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [ یعنی چه ]؟ مگر تک تک خانهها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند ! چهجوری میشود اطمینان پیدا کرد ؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است، نه عادلانه است. با بازرسیهای غیر متعارف هم بنده موافق نیستم؛ پرسوجوی از شخصیّتها را هم بههیچوجه قبول ندارم و موافق نیستم؛ بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیریم همچنان که قبلاً هم گفتیم؛ زمانهای ۱۵ سال و ۲۵ سال - که مدام میگویند ۱۵ سال برای فلان چیز، ۲۵ سال برای فلان چیز - و این زمانهای اینجوری را هم ما قبول نداریم؛ مشخّص است، این زمان اوّل و آخری دارد و تمام خواهد شد. اینها موارد عمده و مهمّی است که روی آن تکیه داریم؛ البتّه خطوط قرمز فقط اینها نیست؛ دوستان مذاکرهکننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیّات را با آنها در میان گذاشتهایم؛ [ البتّه ] جزئیّات مورد نظر و آن چیزهایی که بنده وارد میشوم؛ در خیلی از جزئیّات هم ما وارد نمیشویم.