حرکت میکرد، مثل کسی بود که در میدان مین دارد حرکت میکند؛ از همهطرف حوادث گوناگون بود، امّا درعینحال شجاعانه وارد این میدان شدند و حرکت کردند. برکات شهدا خیلی زیاد است؛ یعنی واقعاً با این تعبیرات نمیشود حقّ شهیدان را ادا کرد؛ واقعاً نمیشود کاری را که آنها کردند، خدمتی را که آنها کردند ادا کرد. خانوادهی شهدا هم همینجورند. در این جلسهی امروز ما خانوادههایی تشریف دارند که سه شهید دادهاند، سه شهید یا بیشتر؛ تحمّل از دست دادن پارههای جگر انسان و عزیزان انسان، این به زبان آسان است. خانوادههایی هستند که فقط دو پسر داشتند و همین دو پسر را در راه خدا در میدان دفاع مقدّس تقدیم کردند؛ بانوانی در اینجا تشریف دارند که هم همسر خودشان و هم فرزند خودشان را در راه خدا دادند. اینها به زبان آسان است ! ما در تاریخ صدر اسلام میخواندیم که در جنگ اُحد، بانویی سه پیکر شهید را سوار راحلهای ( ۷ ) کرده بود و از میدان اُحد میآورد مدینه؛ تعجّب میکردیم که چطور چنین چیزی [ ممکن است ]! واقعاً به نظر انسان مثل افسانه میآمد؛ حالا در مقابل چشممان این واقعیّتهای افسانهگون و افسانهمانند را داریم میبینیم. با روحیّههای بالا، با روحیّههای خوب، روحیّههایی که میتواند افراد کمروحیّه را هم مبتهج کند، روحیّه بدهد، عزم آنها را تثبیت کند و تقویت بکند. و امروز کشور ما به این عزم راسخ احتیاج دارد. این را همه بدانند: امروز کشور به شناخت دشمن [ نیاز دارد ]. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را بهوسیلهی انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانهای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید: فردا هفتم تیر است،