حالا ده سال قبل شعر میخواندند خیلی تفاوتهای آشکار و بیّنی دارند، یعنی واقعاً پیشرفت شده، شعر خیلی خوب است؛ منتها ظرفیّت شعر در کشور ما خیلی بیش از اینها است؛ خیلی بیش از اینها است. شما نگاه کنید الان ببیند این دختر خانم ( ۶ ) دانشآموز است - شنیدم « شهرستان ادب » فعّالیّتهای دانشآموزی راه انداخته، افراد را جمع میکند -( ۷ ) دانشآموزهای ما، جوانهای ما، نوجوانهای ما، دختر ما، پسر ما، شعر میگویند آن هم به این خوبی، با این مضامین خوب، با این تخیّل قوی، این خیلی خوب است؛ البتّه بنده عرض بکنم سطح عمومی شعر امروز ما به سطح عمومی شعر متناسب با ایران هنوز نرسیده؛ یعنی ما دورههایی - که از ما خیلی هم دور نیستند - داشتیم که سطح عمومی شعر، یعنی با توجّه به آن اوجهایی که وجود داشته، از سطح فعلی ما بالاتر بوده است. خب برجستگانی داشتیم، شعرایی داشتیم، چه در قصیده، چه در غزل، در سبکهای مختلف، آنها را باید داشته باشیم تا این سطح بالا برود؛ این کار میخواهد، این تلاش میخواهد. ما از لحاظ گستره خیلی وسیعیم، بایستی سعی کنیم همین گسترهی وسیع را پیش ببریم و این کار لازم دارد. البتّه حوزهی هنری مسئولیّت دارد، دستگاههای مختلف دیگر هم مسئولیّت دارند، دستگاههای دولتی و دستگاههای مربوط به نظام و مانند اینها هم - صداوسیما و دیگران - همه وظیفه دارند. شعر را بایستی ارج نهاد، شعر خیلی پدیدهی بزرگی است، پدیدهی مهمّی است. من میبینم که در نظام ما، در کشور ما، آن کسانی که باید این حقیقت را بفهمند، کأنّه بعضیشان - حالا همه را نمیگوییم - درست به عمق اهمیّت شعر پی نبردند، اصلاً شعر را قدرشناسی [ نکردند ]؛ ما قَدَروا الشِّعرِ حَقَّ قَدرِه؛ درست نتوانستند واقعاً قدر شعر را بفهمند. شعر خیلی تأثیر عجیبی دارد، گاهی اوقات یک بیت شعر یا حالا یک غزل مثلاً یا یک قطعهی شعر، از یک سخنرانی