آورد. در جنگ نرم هم همینجور است. استاد خودش باید وسط میدان این مبارزهی عمیق، حیاتی و مقدّس - یعنی همین چیزی که اسمش را میگذاریم « جنگ نرم » که این هم یک دفاع مقدّسی است - حضور داشته باشد. امروز ما در حدود هفتاد هزار عضو هیئت علمی در کشور داریم که این مایهی افتخار است. من یادم است در سالهای اوّل انقلاب - در نیمهی اوّل دههی ۶۰، شاید هم تا نیمهی دوّم - تعداد اعضای هیئت علمی، حدود پنج هزار و شش هزار تخمین زده میشد. این عدد امروز به حدود هفتاد هزار رسیده؛ این مایهی افتخار کشور و مایهی افتخار انقلاب و مایهی افتخار دانشگاه ما است. خوشبختانه بخش عظیمی از این نیروی بزرگ و گسترده، انسانهای مؤمن، متدیّن، مذهبی، انقلابی و معتقد به مبانی دین و انقلابند؛ این هم چیز بسیار مهمّی است؛ این [ هم ] یک پدیدهای است. باید عناصر مؤمن و انقلابی در هیئتهای علمی، قدر دانسته شوند. این را من خطاب به مدیران عزیزمان، به مسئولین وزارت آموزش عالی و وزارت بهداشت و آموزش پزشکی میگویم: قدر بدانید ! وزرای محترم و هیئتهای مدیرهی وزارتخانهها، باید از حضور این اساتید مؤمن و اساتید پایبند به ارزشهای دینی که ایستادهاند پای حرف حقّ خودشان و از این هجمههای تبلیغاتی و موذیگریهای زیرزیرانه - که از خیلی از آنها هم ما مطّلعیم - نهراسیدند و عقب ننشستند، قدردانی کنند. مدیران محترم ! عناصر مؤمن و اساتید مؤمن را در دانشگاهها ارج بنهید. این مطلب اوّل راجع به اهمّیّت استاد. من اگر میتوانستم با همهی این هفتاد هزار استاد عزیز در کشور دیدار کنم، حتماً این کار را میکردم، و اگر میتوانستم از یکایک آنها سخنی بشنوم حتماً میشنیدم؛ منتها خب، معلوم است که دست ما کوتاه است و این خرمای شیرین و ارزشمند بر نخیلی بلند .( ۴ )