این است که نهضت بیداری اسلامی سرکوبشدنی نیست. درست است یک کارهایی کردهاند لکن این نهضت وجود دارد؛ حالا یک خرده زودتر، یک خرده دیرتر، جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد. آنها بههرحال در این چند سال اخیر تلاشهایشان را افزایش دادند؛ کارهای زیادی کردند و عوامل جدیدی را وارد معادلات کردند. من اوّل این را بگویم: دشمن که ما میگوییم، به یک موجود خیالی و توهّمی اشاره نمیکنیم. مراد ما از دشمن عبارت است از نظام استکبار؛ یعنی قدرتهای استکباری؛ قدرتهایی که حیاتشان متوقّف بر سلطهی بر دیگران است، دخالت در امور دیگران، در اختیار گرفتن منابع مالی و حیاتی دیگران؛ اینها استکبارند؛ یا به تعبیر دیگری، سردمداران نظام سلطه. ما یک عنوانی داریم در ادبیّات سیاسیمان و آن عبارت است از نظام سلطه؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر؛ این، نظام سلطه است. آن کسانی که سردمداران نظام سلطهاند، آنها دشمن هستند. اگر یک مصداق خارجی هم بخواهیم برایش مشخّص کنیم، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است. مظهر کامل نظام سلطه، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است. بعضیهای دیگر هم البتّه هستند، منتها از همه عینیتر، واضحتر و روشنتر، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است؛ که از اخلاقیّات انسانی هیچ بهرهای ندارند، در انجام جنایت - همهجور جنایتی - هیچ ابایی ندارند و این جنایت و این فشار و این خشونت را هم خیلی راحت در زیر لبخند، در زیر الفاظ متعارف، الفاظ خوب و زیبا پنهان میکنند. مظهر آن این است. بنابراین دشمن که میگوییم یعنی این. نقشهی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است - البتّه شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتا است - یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دوّمی