بیانات سال 1394


ساعت، هر روزِ همین صبرتان یک اجر مضاعفی است؛ بنابراین این حرف دقیق است که اجر جانبازان روزبه‌روز رو به افزایش است. هر ساعتی که شما بیشتر عمر کنید، به همان اندازه اجر شما رو به افزایش است. در روایات داریم که گاهی انسان یک چیزی را - یک درهمی یا مثلاً یک پول کمی را - در راه خدا میدهد، خدای متعال در قیامت آن را مثل کوه اُحد به او برمیگرداند؛ کار شماها این‌جوری است؛ عضوی را دادید، محرومیّتی را قبول کردید که البتّه خیلی بزرگ و خیلی مهم است و خیلی اجر دارد، امّا این اجر همین‌طور به‌طور دائم رو به تزاید و رو به افزایش است. خدا را شاکر باشید به‌خاطر این افزایش اجر.

دوّم اینکه شماها که جانباز هستید، همین الان در حال مبارزه‌اید، همین حالا با همین جانبازی خودتان در واقع دارید جهاد میکنید؛ چطور ؟ مقصودم جهاد فرهنگی نیست؛ مقصودم این نیست که شما یک جایی سخنرانی‌ای بکنید یا یک حرفی بزنید یا یک کاری بکنید یا یک انفاقی بکنید یا یک تعلیمی بدهید - خب، اینها که به جای خود محفوظ؛ اینها جهاد است - امّا خود همین که شما روی ویلچر نشسته‌اید یا روی تخت دراز کشیده‌اید یا با محرومیّت از بیناییِ چشم یا دست یا پا، دارید در کوچه و بازار حرکت میکنید، یک مبارزه است؛ چرا ؟ چون نشان‌دهنده‌ی ابتلاء و محنت بزرگ این ملّت در یک دوران سخت است. شما در واقع مثل یک تصویری، مثل یک تابلویی دارید جنگ را و دفاع مقدّس را به همه‌ی کسانی که شما را می‌بینند نشان میدهید؛ شما تصویری هستید از آن دوران ابتلاء بزرگ ملّت ایران و امتحان بزرگ ملّت ایران؛ خود این حضور شما و نفْس وجود شما،

«2»