1394 / 06 / 29 بسماللهالرّحمنالرّحیم ( ۱ ) خیلی خوشحالیم که الحمدلله مجدّداً توفیقی پیدا شد که بتوانیم با جمعی از شما عزیزان دیدار کنیم؛ اگرچه کافی نیست. بعضی از این جانبازان عزیز به من گفتند که ما بیست سال است، سی سال است انتظار داشتیم که این دیدار انجام بگیرد؛ گفتم واقعاً ما شرمنده هستیم که شما بیست سال انتظار داشته باشید برای یک امر به این کماهمّیّتی؛ ولی خب دیگر توانایی ما و قصور ما و این قبیل مسائل، همینجور است؛ یعنی انسان بیش از این توانایی ندارد؛ والّا اگر میتوانستیم، دلمان میخواست خیلی بیش از اینها با شما باشیم. اوّلاً زحمات شما و اجر شما پیش خدای متعال، هم محفوظ است و هم انشاءالله روزبهروز رو به افزایش است؛ چون کار شما یکسره تمام نشد؛ بتدریج این ابتلاء و این امتحان بر شما حاکم است، برخلاف شهدا. شهدا یک خمپاره خوردند، یک گلوله خوردند و رفتند بهشت، پَرکشیدند بهشت، کارشان تمام شد؛ شماها نه؛ هر روزی که میگذرد، هر ساعتی که میگذرد، رنجی دارید، مشکلی دارید، اگرچه به آن مشکل رضایت دادید و خدای متعال میداند در دلهای شماها که شماها صبر میکنید؛ امّا هر دقیقه، هر بیانات در دیدار جمعى از جانبازان قطع نخاعى و بالای هفتاد درصد