[ این بیت از ] طالب آملی [ است ]. شعرای عرب همراه ایشان بودند، به نظر من نکتهی خیلی جالبش اینجا است؛ اینکه حالا بحرالعلوم یک بیت شعر طالب آملی را بخواند، این خیلی عجیب نیست امّا اینکه ایشان در سفر زیارتی کربلا، از نجف تعدادی شاعر با خودش همراه کرده و میبرد، به نظر من مهم است؛ شعرای عرب گفتند که سیّدنا ! شِنو معنی هذا البیت ؟ اینکه شما خواندید، چه بود ؟ ایشان برایشان شرح داد، معنا کرد برایشان که اینکه خواندم معنایش این است و گفت حالا شما بسازید، و شعرای عرب شروع کردند [ نظیر ] این بیت را ساختن. این قضیه را من به نظرم در کتاب مرحوم حرزالدّین دیده باشم؛ آنجا نقل میکند که فلان کس اینجوری گفت، فلان کس اینجوری گفت، خود بحرالعلوم هم اینجوری گفت؛ یعنی عالمی مثل بحرالعلوم که از لحاظ فقهی سرآمد است، از لحاظ معنوی [ سرآمد است ] - میدانید بحرالعلوم از لحاظ معنوی فوقالعاده است و همان جنبهی معنوی او هم شاید بود که موجب شد همهی فقهای بزرگ که شاگردهای مرحوم بهبهانی بودند، در مقابل ایشان تسلیم شدند - با آن مقامات معنوی، با آن حالت عرفانی، با آن چیزهایی که نقل میکنند از ملاقات ایشان با حضرت و از این چیزها، وقتی که حرکت میکند از نجف برای سفر زیارتی پیاده به کربلا، با خودش شعرا را میبرد. این نشاندهندهی اهمّیّت حوزهها به مقولهی شعر است. بههرحال حوزههای علمیّه اینجور بودند. در خود قم مرحوم آقای صدر یک شاعر برجستهای بوده؛ این دوبیتی که ایشان برای مرحوم حاج شیخ عبدالکریم گفته که روی سنگ قبر مرحوم حاج شیخ