بصیرت دارند، صحنه را میفهمند. بصیرت را روزبهروز باید زیاد کرد، صحنهی داخلی را بشناسیم، بدانیم الان در داخل چه دارد میگذرد، کجاها است که انسان گاهی حضور دشمن را احساس میکند، کجاها است که میتواند انسان در آنجا با خاطر جمع، با دل آرام حرکت بکند. بصیرت؛ جایگاه خودمان را در دنیا بشناسیم؛ ما کجاییم امروز ؟ عدّهای همهی تلاششان این است که خودی را، خود را تحقیر کنند، ملّت را تحقیر کنند؛ آقا ما چیزی نیستیم ! این را به زبان گوناگون بیان میکنند، برمیدارند مفصّلاً از فلان کشور یا مردم فلان کشور یا رفتارهای فلان کشور تعریف و تمجید و مانند اینها میکنند، که اغلب هم خلاف واقع است، اغلب هم مثل این فیلمهای سینمایی [ است ]. در فیلمهای سینمایی وقتیکه پلیس میآید، یکی را میخواهد دستگیر کند، همان اوّل میگوید که مواظب باش؛ هرچه بگویی ممکن است علیهات در دادگاه به کار برود؛ یعنی اینقدر این پلیس آدم نجیبی است که به آدم متّهم - آدمی که احتمال دارد مجرم باشد - دارد همان اوّل نصیحت میکند که مواظب باش حرف زیادی از دهنت بیرون نیاید تا در دادگاه بر علیهات [ بشود ]؛ پلیس غربیها این است ؟ پلیس آمریکاییها این است ؟ این، فیلمهای هالیوودی است. پلیس آمریکا که به یک نفری دستبند میزند، بعد از آنکه دستبند زد، او را میزند؛ شلّیک میکند، میکُشد؛ یک نفر را بهخاطر اینکه اسلحهی اسباببازی تو جیبش است، شلّیک میکند میکُشد. پلیس این است ؟ فیلم سینمایی بدروغ تزیین میکند؛ دادگاه را، پلیس را، دستگاه دولتی را، چه را، چه را، چه را؛ خب فیلم سینمایی است. بعضیها مقاله نوشتنشان، چیز نوشتنشان، حرف زدنشان، مثل همین فیلمهای سینمایی هالیوودی است؛ سعی میکنند دیگران را به آنچه ندارند، مزیّن نشان بدهند، آنها را بزک کنند؛ در واقع احساس