« ﴿کانَ خُلقُهُ القُرآن ﴾ »؛( ۲ ) قرآن مجسّم بود. پیغمبر و دینش در آن دنیای مرده روحی دمیدند. ﴿اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم ﴾ ؛( ۳ ) حیات بود آنچه او آورد برای آن مردم و دنیای ظلمانی و مرگزده و آفتزده. من و شما امروز این مراسم را گرامی میداریم. خب، گرامی داشتن با زبان و با نشستن دُور هم کار پسندیدهای است امّا این، آن چیزی نیست که از من و شما مدّعیان پیروی از اسلام و پیغمبر متوقَّع است؛ این کافی نیست. ما هم باید در صدد آن باشیم که در دنیای مردهی امروز و در دنیای آفتزدهی امروز روحی بدمیم. امروز هم دنیا دچار ظلم است، دچار قساوت است، دچار تبعیض است. امروز هم مرگ فضیلت، عزای بزرگ آدمیان است. فضیلتها بهوسیلهی ابزارهای قدرتهای مادّی سرکوب میشوند؛ عدالت سرکوب میشود؛ انسانیّت و اخلاق سرکوب میشود؛ خون انسانها به دست قدرتمندانِ بیمحابا بر زمین جاری میشود؛ ملّتهایی بهخاطر غارتزده بودن بهوسیلهی قدرتها، از گرسنگی جان میدهند. این وضع امروز دنیا است. این هم مثل همان جاهلیّت دوران قبل از ظهور اسلام است؛ این هم جاهلیّت است. امروز، وظیفهی امّت اسلامی تنها این نیست که به یادبود ولادت پیغمبر یا بعثت پیغمبر جشن برپا کند؛ این کار کوچک و کمی است نسبت به آنچه وظیفهی او است. دنیای اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر، روحی در این دنیا بدمد، فضای جدیدی ایجاد کند، راه تازهای را باز کند. ما به این پدیدهای که در انتظار آن هستیم میگوییم « تمدّن نوین اسلامی ». ما باید دنبال تمدّن نوین اسلامی باشیم برای بشریّت؛ این تفاوت اساسی دارد با آنچه قدرتها دربارهی بشریّت فکر میکنند و عمل میکنند؛