اقتصادی که دشمن نتواند از طریق اقتصاد بر کشور فشار وارد کند و خواستهی خودش و ارادهی خودش را تحمیل کند. ما اگر وابستهی به نفت نباشیم، ما اگر تولید داخلیمان را تقویت بکنیم، آن روزی که نفت از صد دلار میآید به بیستوچند دلار، دیگر تنمان نمیلرزد. ما اگر بتوانیم تولید داخلی را رونق بدهیم، رکود را از بین ببریم، آنوقتی که دشمن واردات فلان کالا را محدود میکند، ممنوع میکند، ما خم به ابرو نمیآوریم. اقتصاد درونی را باید تقویت کرد. کشور، کشور بزرگی است؛ ما یک کشور بزرگ و چهارفصل داریم، کشوری داریم با امکانات فراوان و مهمترین امکانات ما هم نیروی انسانی ما است؛ نیروی انسانی بااستعداد، کارآمد، جوان، پُرانگیزه. یکی از بیشترین رقم تحصیلکردهها را در کشورهای دنیا ما داریم؛ یکی از بیشترین رقم مهندسین دنیا را ما داریم؛ در بسیاری از رشتههای علمی جزو چهار پنج شش کشور اوّل دنیا هستیم. این نیروی انسانی چیز کمی نیست؛ این بالاترین منبع پیشرفت برای یک کشور است؛ آنوقت این سرزمین وسیع، این فصول مختلف، اقلیمهای مختلف در جاهای مختلف کشور، این منابع عظیمی که در این کشور وجود دارد، اینها همه امکاناتی است که به ما این قدرت را میبخشد که اقتصاد خودمان را اقتصاد مقاوم کنیم. وقتی شما اقتصاد خودتان را در درون مقاوم کردید، دیگران به جای اینکه شما را تحریم کنند، میآیند منّت شما را میکشند؛ وقتی دیدند شما از فشار اقتصادی، از تحریم اقتصادی خم به ابرو نمیآورید، عقبنشینی نمیکنید، مجبور به قبول شکست نمیشوید، آنوقت دیگر غلط میکنند تحریم کنند؛ میفهمند که کار بیفایدهای است. این اساس کار است. اینکه بنده میگویم « اقتصاد مقاومتی » و تکرار میکنم، بهخاطر این است. بنده از ده سال، دوازده سال پیش دارم این حرف را با صدای بلند میزنم که اگر اقتصاد کشور را در