[ تربیت ] کردند. معلّم خوب میتواند مردان بزرگ، انسانهای بزرگ، شخصیّتهای برجسته را خلق کند، بهوجود بیاورد، ولو در یک دستگاهی که آن دستگاه خیلی سازگار نیست؛ پس اصل، معلّم است. خب، معلّم میخواهد چهکار بکند ؟ من اینجا یادداشت کردم؛ تولید یک نسلی با این خصوصیّات: دانا باشد، باایمان باشد، دارای اعتمادبهنفس باشد، دارای امید باشد، دارای نشاط باشد، دارای سلامت جسمی و روحی باشد، روشنبین باشد، بااراده باشد، کمهزینه و پرفایده باشد؛ معلّم، نسلی اینجوری را میخواهد تربیت کند؛ اینها چیز کمی نیست. اینکه گفته میشود معلّم کار انبیا را میکند، خب، این یک کلمه حرفی است که ما میزنیم؛ برویم در عمق این حرف؛ این حرف یعنی چه ؟ ﴿یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتبَ وَ الحِکمَة ﴾ ؛( ۵ ) کار انبیا این است؛ کار انبیا نجات بشریّت است، کار انبیا ایجاد یک جامعهی انسانیِ برتر و والاتر است؛ این است کار انبیا؛ میگوییم « معلّم، شاغلِ شغل انبیا است »، « معلّمی شغل انبیا است »، عمق این حرف و مغز این حرف این است. این شد معلّم. خب، این الزاماتی دارد. یکی از الزامات، همان مسئلهی اقتصاد است که عرض کردم؛ اقتصاد آموزش و پرورش، معیشت معلّمین، یکی از الزامات است. محدودیّتهای دستگاههای دولتی را میدانیم؛ بیگانه نیستیم از محدودیّتها و اشکالاتی که وجود دارد ولیکن بایستی همّت در مسئولین دولتی این باشد که این بخش را مورد یک توجّه ویژه قرار بدهند. همانطور که عرض کردیم، این سرمایهگذاری است؛ این بازده دارد؛ این ارزشافزوده تولید میکند؛ این یک خرج و هزینهی صِرف نیست؛ این بایستی جزو مسائل درجهی یک ما در مدیریّتهای دولتی و در تصمیمهای دولتی باشد. ما نکنیم، دشمن سوءاستفاده