بیانات سال 95


نکنید؛ طبیعت کار این است. در زمینه‌ی سیاست هم همین است، در زمینه‌های گوناگون هم همین است.

عناصر اقتدار را بایستی دولت و مجلس و دیگران دنبال باشند و این مجلس میتواند اینها را مطالبه کند. شما میتوانید از این بنده‌ی حقیر مطالبه کنید، از آقای دکتر روحانی عزیزمان مطالبه کنید، از آقایان مجلس میتوانید مطالبه کنید، از قوّه‌ی قضائیّه میتوانید مطالبه کنید؛ میتوانید مطالبه کنید این عناصر را. این جمع باعظمت و این جمع استثنائی، که گفتیم یک پدیده و یک موهبت الهی است، این کارها را میتواند انجام بدهد. روی یک نقطه متمرکز بشوید، آن نقطه را دنبال بکنید، افکار عمومی را همراه کنید؛ این میشود آن چیزی که حقیقتاً شایسته است.

حالا البتّه اگرچنانچه بخواهیم جسارت کنیم و عرض بکنیم ملاک انقلابی بودن در این مجموعه‌ها چیست، بنده به نظرم میرسد ملاک انقلابی بودن، تقوا است، شجاعت است، بصیرت است، صراحت است، نترسیدن از « ﴿لَومَةَ لآئِم  »( ۱۰ ) است؛ اینها ملاک انقلابی بودن است. اگرچنانچه ما تقوا داشته باشیم، شجاعت لازم را هم داشته باشیم، صراحت لازم را هم -[ البتّه‌ ] در جایی که صراحت لازم است؛ آنجایی که تَکنیه ( ۱۱ ) لازم است، نه؛ آنجا صراحت مضر است - داشته باشیم، اگر توانستیم اینها را انجام بدهیم [ انقلابی هستیم‌ ]. شناخت درست از دشمن داشته باشیم. دشمن یک جبهه است؛ دشمن یک فرد که نیست، یک دولت خاص که نیست، یک جبهه است؛ ما باید این جبهه را بشناسیم و ببینیم چه کسی وابسته‌ی به این جبهه است و از کجا این جبهه، جوری حرکت میکند که میتواند ما را نسبت به خودش مشتبه کند. جبهه‌ی دشمن را بشناسیم، شیوه‌های دشمنی را هم بشناسیم؛ بدانیم [ دشمن‌ ] چه جوری دشمنی میکند.

«16»