اسلام بلاشک قلعوقمعکنندهی ظلم و استکبار است؛ ﴿لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه ﴾ .( ۵ ) یقیناً اسلام میتواند کفر را، جبههی مقابل را شکست بدهد؛ امّا کدام اسلام قادر به این کار است ؟ آن اسلامی میتواند کفر را و استکبار را و ظلم را قلعوقمع کند یا او را محدود کند یا از تجاوز و تعدّی او جلوگیری کند که دارای نظام باشد، دارای دولت باشد، دارای نیروی نظامی باشد، دارای رسانه باشد، دارای سیاست باشد، دارای اقتصاد باشد، ابزارهای فراوان در اختیار او باشد؛ اسلامی که توانسته نظامسازی کند و حکومتسازی کند، این اسلام میتواند مقاومت کند، وَالّا یک شخص ولو مسلمان برجستهای باشد، یا جریان اسلامی مثل جریانهایی که در دنیا هستند، اگر به سمت هدف حکومت پیش نروند، هیچ خطری برای استکبار ندارند؛ چون هیچ کاری از دست آنها به این صورت برنمیآید؛ نمیتوانند قلعوقمع کنند کفر و ظلم و استکبار را. شما این اسلامی را که قادر بر مقابله است، قادر بر مقاومت است، قادر بر سینه سپر کردن در مقابل جبههی کفر است، این اسلام را به دست آوردهاید، با زحمت هم به دست آوردهاید، امّا چه جوری میخواهید حفظش کنید ؟ در مقابل دشمن، این را باید نگه داشت، این را باید حفظ کرد؛ این چیزی نیست که [ اگر ] رهایش کنیم خودش بماند؛ دشمن حمله میکند. دشمن چند جور حمله میکند: یک جور حملههای سخت است؛ جنگ سخت؛ این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشتسالهای که علیه ما به راه افتاد، ازاینقبیل بود؛ جنگ بینالمللی بود؛ یکی به صدّام ابزار شیمیایی داد، یکی هواپیمای میگ داد، یکی هواپیمای میراژ داد، یکی امکانات ضدّ هوایی داد، یکی نقشههای جنگی داد؛ حتّی نقشههای جنگی و ساخت سنگرها هم با کمک دیگران بود. اینها همه کمکش کردند که بلکه این جنگ را او ببرد؛ و نتوانست.