هزار سال قبل بودند. در این دنیای پیچیده، در این دنیای طوفانی، در این دنیای سرشار از معضلات - این قدرتها، این پیشرفت علمی - اینجا است که قرآن وقتی وارد میدان میشود، وقتی حرف میزند « ﴿اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ ﴾ »، آدم این را حس میکند که واقعاً « ﴿یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ وَ یُبَشِّرُ المُؤمِنینَ ﴾ ».( ۳ ) خب، [ از خواندن ] شما خوشخوانها - که امروز من واقعاً لذّت بردم از خواندن [ شما ]؛ چه خواندنهای فردی، چه خواندن جمعی، چه این آهنگهایی که اجرا کردند - واقعاً انسان قلباً لذّت معنوی میبرد؛ و دو لذّت: یک لذّت از خود این خواندنها و تلاوتها و صداها و اجراها؛ یک لذّت - که برای بندهی حقیر این لذّت دوّم بالاتر از لذّت اوّل است - لذّت مشاهدهی رشد روزبهروز قرآنیهای کشور. بیست سال پیش این خبرها نبود، سی سال پیش این خبرها نبود، قبل از انقلاب اصلاً این خبرها نبود که جوان ما، میانسال ما، کودک ما، نوجوان ما، در راه قرآن، در راه حفظ، در راه شیوههای تلاوت [ باشند ]. خب، این زیباییهایی که امروز شما آفریدید - و هرچه میتوانید بیشتر از این بیافرینید، باید بیافرینید - اینها باید دریچهای باشد بهسمت معارف قرآن؛ ما را باید آشنا کند و مأنوس کند با قرآن. قرآن را با آوازهخوانی اشتباه نگیرید؛ آوازهخوانی یک مقولهی دیگر است؛ البتّه الان متأسّفانه در خوانندگان مصری کسانی هستند که تالی قرآنند امّا آواز میخوانند، آوازهخوانی میکنند؛ هستند. آن قرّاء نسلهای قبل - مثل شیخ مصطفی اسماعیل، مثل شیخ عبدالفتّاح شعشائی، حتّی مثل محمّد رفعت - این بزرگان همه موسیقیدان بودند امّا قرآن