بیگناهند در آن حادثه؛ [ پس ] چطور میشود گفت که « مآ اَصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِکَ »، ایشان میفرمایند نه، همین درست است، همین جا هم « فَمِن نَفسِکَ » است، منتها نفْس یک موجود وسیعی به نام جامعه است که یک جزئی از او گناهی کرده. خب، اگر بنا باشد که از چنین گناهی ما پرهیز کنیم خیلی باید مراقب باشیم؛ احتیاج دارد به مراقبت، به دقّت؛ این فضای ماه رمضان این را بایستی به ما تعلیم بدهد، این را بایستی به خودمان تلقین کنیم، واقعاً احساس مسئولیّت کنیم، هرجا هستیم. در همین دعای [ روزهای ] ماه رمضان چیزهای زیادی از خدا خواسته شده است؛ دعای خیلی خوبی است. اگر انشاءالله توفیق باشد بخوانید این دعا را و دقّت کنید، دعای عجیبی است، همینطور درخواستهایی که انسان به ذهنش هم خطور نمیکند، در این دعا امام به انسان یاد داده است - بنابر آنچه در این حدیث مأثور از امام ( علیهالسّلام ) است - که چه بخواهیم از خدا؛ از جملهی چیزهایی که خواستیم، نجات از این چند چیز است که حالا من عرض میکنم: نجات از بیانگیزگی و مرض بیانگیزگی، نجات از نبود نشاط کار - ببینید اینها چیزهایی است که به ذهن ماها نمیرسد که اینها بیماری است، اینها مرض است، باید از خدای متعال نجات از این مرضها و شفای از این مرضها را خواست - نجات از غفلت، نجات از سخت شدن دل؛ دل انسان سخت بشود، هم در مقابل ذکر الهی، هم در مقابل نُصح مشفق؛ [ وقتی ] کسی به انسان نصیحت میکند و برای انسان خیرخواهی میکند، دل انسان سخت بشود. عبارات این است: وَ اَذهِب عَنّی فیهِ النُّعاسَ وَ الکَسَلَ وَ السَّأمَةَ ( احساس خستگی ) وَ الفَترَةَ ( بیانگیزگی ) وَ القَسوَةَ ( سختدلی ) وَ الغَفلَةَ ( بیخیالی ) وَ الغِرَّةَ ( غرّه شدن به خود )؛ باید از اینها نجات پیدا کنیم؛ اینها را از خدا خواستیم.