بیانات سال 95


مربوط میشود به درون خود دانشگاه‌ها؛ یعنی ارتباطی که با ما گرفته میشود از طریق اساتید، از طریق دانشجویان، از طریق مدیران و مسئولان دستگاه‌های علمی کشور و دانشگاهی کشور؛ یعنی یک طیف وسیعی از شبکه‌های ارتباطی به ما کمک میرسانند برای اطّلاع پیدا کردن از واقعیّتهای دانش و دانشمند و دانشگاه و مانند اینها؛ چه گزارشهای رسمی دولتی‌ای که وزرای محترم به ما گزارش میدهند در برهه‌های مختلف، یا ما گزارش میخواهیم، یا به مناسبتهای مختلفی به ما گزارش میدهند؛ یا ارتباطات مردمی که از سوی اساتید هست، از سوی دانشمندان هست، از سوی دانشجویان هست و افراد مرتبط با دانشگاه که یک چیزی میدانند، به ما اطّلاع میدهند و استفاده میکنیم؛ چه از همین پایگاه‌های استنادی‌ای که ایشان اسم آوردند که ترجمه میکنند و برای من می‌آورند، از آنچه یونسکو درباره‌ی ما گفته و آنچه آی‌اس‌آی ( ۲ ) گفته یا اسکوپوس ( ۳ ) گفته؛ بنده [ اینها را ] در اختیار میگیرم. اطّلاعات ما کانال‌هایش اینها است. بنابراین تضارب و تداخل این موارد اطّلاعاتی، یک حالت اطمینانی به انسان میدهد که آنچه میدانیم درست است.

مطلبی که میخواهم عرض بکنم این است که یکی از وظایف دانایان و خردمندان و نخبگان یک کشور، نگاه به آینده است. ما میخواهیم بیست سال بعد چه‌جور ایرانی داشته باشیم، این مهم است. اگر درباره‌ی اقتصاد بحث میکنیم، درباره‌ی علم بحث میکنیم، درباره‌ی فنّاوری بحث میکنیم، درباره‌ی اخلاق و معرفت بحث میکنیم، هدف این است که معلوم باشد ما برای مقطع بیست سال بعد چه‌جور ایرانی را میخواهیم. خب حالا ما چشم‌انداز بیست‌ساله را ده یازده سال قبل از این مطرح کردیم که تا ۱۴۰۴ [ است‌ ]؛ خیلی خب، حالا البتّه ارزیابی‌ها مختلف است که در این ده سالی که گذشته، آیا به قدر ده سال پیش رفتیم یا به قدر پنج سال پیش رفتیم یا به قدر دوازده سال و پانزده سال

«2»