قشنگ است. من گفتم وقتی این شعر را میخوانم مخاطب من در این شعر دعا است. دعا همین است: « ای تکیهگاه و پناه زیباترین لحظههای پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من ». البتّه او این شعر را در یک مسیر دیگری برده؛ خب حالا اگر شما بتوانید شعر مربوط به دعا را با اینجور ادبیّاتی که هم الفاظ قشنگ است، هم مضامین قشنگ است، مضمونها چقدر زیبا است، موسیقی شعر چقدر عالی است - موسیقی شعر خودش یک بابی است، آن روانی و زیبایی و صافی و موسیقی شعر از حالت لکنت زدن و مانند اینها شعر را خارج میکند - با این مایهها و با این شیوهها بگویید به نظر من خیلی خوب است. و آخرین مطلب هم راجع به شعرهای آئینی است. خب، بعضی از شعرای ما که خوشبختانه بعضی از دوستان شعرای آئینی هم اینجا الان تشریف دارند، انصافاً خوب شعر میگویند؛ شعرهای مضموندار خوب راجع به ائمّه ( علیهمالسّلام ) - چه مراثیشان، چه مدایحشان، چه مناقبشان - و خیلی حرفهای خوبی در شعرهایشان هست لکن بعضی هم نه. کاری کنیم که شعرهای آئینی یک مجموعهای از معارف ائمّه باشد؛ یعنی وقتیکه این شعر را شما دادید به مدّاح و فرض کنید این را در جلسه خواند، این بهقدر چند منبر خوب - که همینجور هم هست - اثر بگذارد. یعنی اگر واقعاً مضامین خوب باشد - فرض کنید این شعری که آقای انسانی ( ۱۵ ) در جلسه میخواند - اگر شعرش شعر خوبی باشد، چون از شیوهی هنری استفاده میشود بهقدر چند منبر خوب اثر میگذارد؛ اگر نه، شعرش همین حرفهای متعارف و معمولی و مثلاً همین چیزهایی که ارزش بیان آنچنانی ندارد جز برای گریه گرفتن - که خب گریه گرفتن هم البتّه یک امتیازی است - لکن [ هدف ] فقط این نیست. ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال کُمِیت و دِعبل و مانند اینها دربارهی ائمّه ( علیهمالسّلام ) گفتند، ببینیم