میزنند ]. این قضیّهی داعش و این قضیّهی تروریستهای تکفیری و مانند اینها، همه ازاینقبیل است. اینها را در واقع درست کردهاند برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند؛ عراق مقدّمه بود، شام مقدّمه بود؛ مقدّمهی این بود که بتوانند اینجا را تحت تأثیر قرار بدهند؛ قدرت اینجا موجب شد که اینها در آنجا هم زمینگیر شدند؛ وَالّا آنها هدفشان این بود. این کسی که از اینجا بلند میشود، میرود در عراق یا در سوریه بهعنوان دفاع از حریم اهلبیت در مقابل این تکفیریها میایستد، درواقع دارد از شهرهای خودش دفاع میکند. البتّه نیّت آنها خدا است، [ امّا ] واقع قضیّه این است؛ این دفاع از ایران است، دفاع از جامعهی اسلامی است. مخصوص شیعه هم نیست؛ آن تکفیریها شیعه و سنّی نمیشناسند؛ سنّی را هم میزنند. ما در داخل کشور خودمان چقدر از علمای اهل سنّت داریم - مرحوم شیخالاسلام ( ۷ ) در سنندج، مرحوم حسینبُر ( ۸ ) در بلوچستان و علمای دیگری - که همین تکفیریها اینها را ترور کردند و خونشان را مظلومانه بر زمین ریختند. آنها سنّی و شیعه نمیشناسند؛ آنها هر کسی را که با انقلاب است، هر کسی را که در مقابل استکبار است، هرکسی را که با آمریکا دشمن است میزنند؛ اسمش را هم میگذارند جنگ شیعه و سنّی. امروز در بحرین ملاحظه کنید ! مسئلهی بحرین جنگ شیعه و سنّی نیست، مسئلهی حاکمیّت جائرانهی ابلهانهی یک اقلّیّت مستکبر خودخواه بر یک اکثریّت گسترده است. یک اقلّیّت کوچکی بر هفتاد درصد، هشتاد درصد مردم بحرین دارند حکومت میکنند؛ حالا هم [ این ] عالم مجاهد، آقای شیخ عیسی قاسم را مورد تعرّض قرار دادهاند؛ این حماقت آنها است، این بلاهت آنها را نشان میدهد. شیخ عیسی قاسم کسی بود که تا امروز و تا وقتیکه میتوانست با مردم حرف بزند، از حرکات تند و مسلّحانهی مردم جلوگیری میکرد، مانع میشد. نمیفهمند که با چهکسی درافتادهاند، نمیفهمند که تعرّض به شیخ