من و آنچه یادداشت کردهام که به شما بگویم، سه بخش است: یک بخش مربوط به دلهای خود ما است، معنویّت ما است، که به نظر من، بخش اصلی کار ما این است، یک بخش مطالبی مربوط به حوزهی دانشجویی و دانشگاه است، یک بخش هم مربوط به مسائل کلّی کشور است. البتّه تا آنجایی که بتوانم با اختصار هر سه بخش را عرض میکنم. بخش اوّل؛ امسال جلسهی شما که معمولاً در اوایل ماه رمضان جلسهی دانشجویی تشکیل میشد، افتاد به اواخر ماه؛ امروز بیستوششم بود. از یک نظر بهتر است، بهتر شد؛ چون شما جوانها با گذراندن این روزهای گرم و طولانی با دهان روزه نورانیّت بیشتری پیدا کردهاید، لطافت بیشتری پیدا کردهاید، انشاءالله به توفیق الهی معنویّت بیشتری در شماها تجلّی پیدا کرده؛ این خیلی مهم است. خب ممکن است به ذهن بیاید که آقا، ما این همه حرف داریم - اینهمه مسئلهی اقتصادی و اجتماعی و مسئلهی قراردادهای نفتی و برجام و حرفهایی که آقایان گفتند و همهاش هم مهم است - حالا شما رفتهاید سراغ معنویّت و روزه و نورانیّت دل ! من میخواهم عرض بکنم این از همهی آنها مهمتر است. چون شما برای اینکه مشکلات را حل کنید، احتیاج دارید به مجاهدت، به مبارزه - که حالا اگر انشاءالله وقت شد، عرض خواهم کرد - و این مبارزه و مجاهدت، متوقّف است بر یک نیروی درونی. آن کسی میتواند در میدان مبارزه بِایستد که از آن نیروی درونی برخوردار باشد؛ آنوقتی میتواند درست بفهمد و تشخیص بدهد و دنبال تشخیص حرکت بکند که آن عامل درونی در او فعّال باشد و قوی بشود؛ آن عامل درونی ایمان است. لذا در سورهی احزاب مشاهده میکنید: ﴿وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا ﴾ .( ۲ )