بیانات سال 95


یکی بفروشیم، به یکی نفروشیم؛ دعوا از اینجا شروع میشود. این ملّت به حکم غیرت خود، به حکم سابقه‌ی خود، به حکم هویّت خود و به حکم اسلام ایستاده است ! اسلام اجازه نمیدهد؛ مبارزه این است. بنابراین یک مبارزه‌ای وجود دارد و این مبارزه با نظام جمهوری اسلامی خواه‌ناخواه هست؛ تا وقتی جمهوری اسلامی هست، [ این مبارزه ] هست.

اگر بخواهند این مبارزه از بین برود فقط باید یکی از دو حالت پیش بیاید: یا باید جمهوری اسلامی آن‌قدر نیرومند و قوی بشود که بتواند حرف خودش را به کرسی بنشاند و طرف [ مقابل ] جرئت نکند به او تعرّض بکند که ما دنبال این راهیم؛ یا بایستی هویّت اصلی خودش را از دست بدهد و صورت بی‌جانی باشد، اسم بی‌مسمّایی باشد، مثل بعضی کشورهای دیگری که اسمشان جمهوری اسلامی است و از اسلام هم در آنها هیچ خبری نیست. یکی از این دوتا راه است؛ راه سوّمی وجود ندارد. خب بنابراین این مبارزه یک مبارزه‌ی حتمی و اجتناب‌ناپذیر است؛ یک میدان مبارزه است.

اوّلین آماج آنها هم در این میدان مبارزه، اصل نظام اسلامی است؛ نظام اسلامی آماج اصلی آنها است، بقیّه‌ی مسائل، مسائل بعدی است یا مسائل فرعی است؛ آن چیزی که هویّت اصلی نظام را تشکیل میدهد، آماج حمله‌ی آنها است. البتّه من بارها در مورد حفظ نظام صحبت کرده‌ام؛ اینکه امام فرمودند [ حفظ نظام ] از اوجب واجبات است یا اوجب واجبات است ،( ۱۲ ) بعضی تصوّر میکنند که منظور از نظام که در اینجا گفته میشود صرفاً همین ساختار سیاسیِ موجود است که این را ما باید به هر قیمتی حفظ کنیم؛ [ نه ]، تنها این نیست، نظام فقط ساختار سیاسی نیست؛ نظام یعنی ساختار سیاسی با مجموعه‌ی اهداف و آرمانهایی که در آن است. حفظ نظام، یعنی حفظ همه‌ی ارزشهایی که نظام

«9»