یک چیز دیگر هم هست، این مسئلهی هیئتهای دانشجویی است که خیلی چیزهای پُربرکتی است؛ بنده کاملاً با این هیئتهای دانشجویی موافقم؛ هم گسترهی مخاطبین دارد، هم با امور معنوی همراه است. خب، من از اینجا به بعد دو سه موضوع دربارهی مسائل کشور یادداشت کردهام که دیگر به نظر من دیر شده .( ۲۹ ) ( بله، خب شما تا صبح هم بنشینید جوانید؛ بنده هم به سنّ شماها که بودم، گاهی اوقات شب تا صبح در شبهای بلند زمستان بیدار مینشستیم؛ مینشستیم گپ میزدیم مثلاً فرض کنید با رفقا؛ امّا حالا نخیر، اینجور نیست .) خب دربارهی مسائل کشور، یکی از چیزهایی که خیلی مهم است که حالا نمیشود از این بگذرم و باید بگویم [ این است که ] رسم شده که از امام و نظام و انقلاب دم بزنند امّا با کسی هم که میگوید « انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است » همکاری کنند یا از او حمایت کنند؛ این نمیشود. موضع بنده در این مورد کاملاً صریح است؛ من بارها گفتهام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاحطلب و اصلاحطلب مدرن و سنّتی و از این حرفهایی که میزنند، مطرح نیست؛ من به این اسمها اصلاً اهمّیّتی نمیدهم و توجّه ندارم؛ به محتواها کار دارم؛ امّا روی مسئلهی فتنه حسّاسم. حالا البتّه اکثر کسانی که در آن تظاهرات شرکت داشتند مردم معمولی بودند و هیچ تقصیری هم نداشتند امّا یک عدّهای سردمداری میکردند، یک عدّه هم سوءاستفاده کردند و گفتند « انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است »؛ دیگر از این صریحتر ؟ آیا این شعار داده شد یا نه ؟ خب اگر این شعار داده شده، تبرّی از این شعار، آن روز هم لازم بود و باید میکردند که نکردند، حالا هم یک عدّهای از آنها حمایت بکنند، آنوقت دم از امام و طرفداری از امام و طرفداری از نظام و طرفداری از انقلاب هم بزنند !