ادارهی کشور کار سختی است، اینکه کارهای مثبتی وجود دارد، معنایش این نیست که کمبود نیست، مشکلات نیست، ضعفِ کاری در بخشهای مختلف نیست؛ چرا هست لکن ادارهی کشور کار آسانی نیست. بنده یادم هست که گاهی بعضیها میآمدند خدمت امام و شکایت میکردند از بخشهای مختلف و مانند اینها؛ امام یک جمله میگفتند آقا ادارهی کشور کار سختی است؛ به [ گفتن ] همین یک جمله ایشان اکتفا میکردند؛ واقعاً هم همینجور است. بنده خب رئیس جمهور بودم، میدانم، حالا هم در دورهی دولتهای مختلف در جریان کارها هستم، واقعاً سخت است. این تنوع، این گسترش، این انتظارات بهجا و گاهی هم - بعضاً ممکن است - نابهجا در سرتاسر کشور، خرابیها و چیزهایی که از زمان طاغوت و در طول زمان در کشور متراکم شده، اینها طبعاً مشکل میکند کار را؛ ضعفهایی هست - حالا من به آنچه به نظرم میرسد که باید اقدام بشود اشاره خواهم کرد، نکاتی را عرض خواهم کرد در چند سرفصل - لکن کارهایی که دارد انجام میگیرد کارهای مغتنمی است. خب، ایّام هم بسرعت میگذرد؛ [ دیدار ] امسال، ظاهراً دیدار چهارم ما است با شما. دیدار اوّل، مثل همین دیروز بود؛ گذر ایّام اینجوری است، گذر عمر اینجوری است، با شتاب میگذرد؛ از این ساعتها و از این روزها، حدّاکثر استفاده را باید کرد. بنده در سال اوّلِ همهی دولتها - از جمله دولت جناب آقای روحانی - همین نکته را گفتهام که تا چشم به هم بزنید، این مدّت تمام میشود؛ امّا درعینحال، چهار سال زمان کوتاهی نیست. خب، مثلاً فرض کنید ما در تاریخ یک امیرکبیری داریم با آن چهرهی درخشان که