نکتهی سوّم در زمینهی مسائل دیپلماسی، استفاده از ظرفیّت دیپلماسی برای اقتصاد است. دستگاههای اقتصادی با وزارت خارجه، در زمینهی مسائل اقتصادی بایستی تعامل دائمی داشته باشند. خب مگر ما نمیگوییم مثلاً فرض کنید که انتقال فلان فنّاوری پیشرفته از فلان کشور [ انجام شود ]، یا صادرات [ به فلان کشور ] - که روی صادرات تکیه میکنیم - خب، در این زمینهها وزارت خارجه بایستی محور کار باشد. ما شنیدهایم و دیدهایم مواردی را که یک وزارتخانهای، در یک کشوری دارد مذاکرهی اقتصادی میکند، [ امّا ] وزارت خارجه اصلاً خبر ندارد ! این ضرر است، این زیان محض است. البتّه این وظیفهای است دوطرفه، هم وظیفهی دستگاهها است که با وزارت خارجه همکاری و همراهی داشته باشند در این زمینه، هم وظیفهی وزارت خارجه است که برای این کار بنشینند برنامهریزی کنند؛ یعنی در یک بخش ویژهای - البتّه در وزارت خارجه یک بخش اقتصادی علیالظّاهر هست، یعنی از سابق که بوده - باید برنامهریزی کنند، فعّال کنند، این هم یک مطلب است. آن چیزی که مورد اعتماد است در دیپلماسی، آن کار ثابت مسلّم امضاشدهی قابل احتجاج است، این در مسائل ارتباطات ما با خارج از کشور مهم است که خب باید روی این دقّت کرد. البتّه مسئلهی برجام هم یکی از بخشهای سیاست خارجی است، بنده چون دربارهی برجام صحبتهای زیادی کردهام، نمیخواهم مجدّداً بحث کنم؛ با جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم هم همینطور بهطور تقریباً مداوم، در همین زمینهها صحبت داشتهایم و داریم.