مثلاً « توزیع تصمیمگیری در استانها » - که حالا اشاره کردند و خوشبختانه به این فکر هستند - خوب است این کار، یعنی بروید تصمیمگیریها را از حالت تمرکز خارج کنید و در سطح استانها توزیع کنید. یا « هدایت تسهیلات بانکی به سوی تولید »؛ من آن روز به آقای وزیر محترم اقتصاد [ ۶ ] و آقای سیف [ ۷ ] گفتم شما هر چه علم دارید و هر چه درس خواندهاید، امروز آن را به کار بیندازید برای اینکه این نقدینگی عظیمِ سنگین را هدایت کنید به سمت تولید، یعنی همهی هنرتان این باشد؛ این کار اگر انجام بگیرد - که به نظر من کاری است ممکن؛ یعنی برای آقایانی که در رأس کار هستند، کاری است ممکن - مهم است. « مشوّقهای صادراتی »؛ گاهی اوقات مشوّق داریم، [ امّا ] ثبات در این مشوّقها نیست؛ کم و زیاد میشود، تغییر پیدا میکند، آن کسی که اهل صادرات است امیدوار نیست، یعنی دلش میلرزد؛ چون مسئلهی صادرات خیلی جدّی و خیلی مهم است، بایستی مشوّقهایش [ هم مهم باشد ]. یکی هم مسئلهی « پرداخت بهای محصولات کشاورزی » است که این هم مسئلهی مهمّی است. مبارزهی جدّی با قاچاق - همین مسئلهی انهدام [ کالای قاچاق ]- بسیار مهم است؛ البتّه بعضی از مرتبطین با این مسائل، به ما گفتند که بعضی از این اقلام را میشود بازصادر کرد، [ یعنی ] برگرداند و صادر کرد؛ خیلی خب، این را حرفی ندارم، یعنی من این را الان اعلام میکنم. اینکه ما گفتیم حتماً منهدم کنند جنس را، جنس قاچاق را، این شامل آن قاچاقهای جزئی و شامل این کولهبرها و مانند اینها نیست؛ ما باندهای قاچاق و کارهای بزرگ [ را میگوییم ]، اینهایی که بازار کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.