[ بلکه ] از اصل دین، از تعبّد به دین، از مسئلهى تشیّع تا برسد به نظام جمهورى اسلامى و برسد به بقیّهى چیزهایى که وجود دارد؛ دائم دارند شبهه خلق میکنند. کسانى هستند در داخل که ابزار آنها میشوند امّا خیلى از آنها خودشان هم در داخل کشور نیستند؛ در بیرونند، خط میدهند، عنوان و سوژه معیّن میکنند و پخش میکنند و میگویند اینها را بگویید، اینها را ترویج کنید. امروز هم فضاى مجازى یک صحراى بىپایانى است که از همه طرفش میشود حرکت کرد؛ دیگر مثل سابق نیست که شما بخواهید یک مطلبى را بیان کنید، ناچار باشید روى کاغذ بنویسید، آن را پلىکپى کنید یا فتوکپى کنید ده نسخه، صد نسخه، دویست نسخه؛ اینجورى نیست. هر یک نفرى که بتواند با رایانه کار بکند یک رسانه است. مىنشینند پخش میکنند شبهات را، حرفها را، جوانهاى مؤمن را، جوانهاى سالم را گمراه میکنند. اینها را باید شناخت. چه کسى بایستى بیاید وسط میدان و سینه سپر کند و مانع بشود از گمراهى جوانان ؟ چه کسى باید مانع بشود از اقدام دشمن براى انحراف ذهن جوانان ؟ به عهدهى چه کسى است این کار ؟ جامعهى علمى و مذهبى، یعنى روحانیّت، اوّلین وظیفهاش این است؛ مهمترین وظیفهاش این است. حوزههاى علمیّه باید این قابلیّتها را در خودشان فراهم بکنند؛ قابلیّت سینه به سینه شدن، مواجه شدن با این لشکرِ بىتعدادِ عظیمِ دشمنى و دشمن که به سمت ایمان مردم، به سمت اعتقادات مردم، به سمت سلامت نفْس مردم، به سمت عفّت جوانان سرازیر میشود. پایگاههاى اینترنتىِ فراوانى وجود دارد که هدفشان این است که عفّت جوان را، حیاى جوان مسلمان را