بیانات سال 1395


حادثه، حادثه‌ی غم‌انگیزی است؛ این [ غم‌ ] طبیعی و قهری است. دلهای ما پر از غم است، پر از اندوه است. گذشتِ زمان اهمّیّت این حادثه و غم این حادثه را از سینه‌های ما و دلهای ما نزدوده است. ما غمگینیم از این حادثه؛ عزیزانمان در منا و همچنین در مسجدالحرام در حال عبادت از دنیا رفتند، با لب تشنه از دنیا رفتند؛ در زیر آفتاب داغ و سوزان، ساعات آخر عمر خودشان را تحمّل کردند؛ اینها همه دردناک است؛ اینها چیزهایی است که دلهای ما را به درد می‌آورد؛ نمیتوانیم اینها را فراموش کنیم؛ لکن ابعاد مسئله، وسیع‌تر از اینها است.

یک نگاه، نگاه شما خانواده‌ها و بازماندگان است. من به شما عرض میکنم، که فقدان عزیزانتان، چه آنهایی که پدران خود یا مادران خود را از دست داده‌اند، چه آنهایی که فرزندان خود را در این حادثه از دست داده‌اند، چه آنهایی که همسران خود را از دست داده‌اند، چه آنهایی که برادران و خواهران خود را از دست داده‌اند، قهراً برای شما حادثه‌ی سنگین و حادثه‌ی بسیار دشواری است؛ بنده پیش خودم که مقایسه میکنم، عظمت و سنگینی غم شما را درک میکنم. میفهمم که چقدر برای دلها سنگین است؛ حاجی را فرستاده‌اند به مکّه، با امید، با شادی، با خرسندی که این توفیق را به دست آورده؛ منتظرند که برگردد، برگشتن او با شادی همراه است، با خوشحالی همراه است؛ [ ولی‌ ] بعد باخبر بشوند که جنازه‌اش برخواهد گشت؛ این خیلی چیز سختی است، خیلی دشوار است. برای شماها سخت است، برای همه‌ی ملّت - یعنی کسانی که واقعاً این حادثه را درک میکنند و لمس میکنند - این حادثه سخت است؛ ولی آن چیزی که میتواند دلهای شما را

«2»