بیانات سال 95


هم بزنند. امروز اگر کسانی در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند مراجعه کنند به قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهت‌گیری بندگان حق - یعنی ملّتها - در قرآن معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجه‌ای برسند جز نتیجه‌ی امامت امیرالمؤمنین ( علیه‌السّلام ) و آنچه دنباله‌ی او است. این ادّعای ما است و میتوانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هرکسی در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّرین، صاحبان عقیده، کسانی که از اوّل با یک عقیده‌ی دیگری بار آمده‌اند، اگر قرآن را و ارزشهای قرآنی و ضوابط قرآنی را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجه‌ای نمیرسند جز اینکه کسی مثل علیّ‌بن‌ابی‌طالب ( علیه‌السّلام ) بایستی بر جوامع اسلامی حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است. این مربوط به غدیر.

خب، وقتی غدیر این‌قدر اهمّیّت دارد، آن‌وقت آن آیه‌ی شریفه‌ی دیگر که « ﴿یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ مآ اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه  »،( ۲ ) معنایش روشن میشود. [ میفرماید ] اگر این حکم را ابلاغ نکنی، اصلاً رسالتت را انجام نداده‌ای. پیغمبر ۲۳ سال است دارد مجاهدت میکند - آن مجاهدات مکّه، آن مجاهدات مدینه، آن جنگها، آن فداکاری‌ها، آن گذشتها، آن سختگیری‌های بر خود، آن هدایت عظیم بشری که آن بزرگوار انجام داده است، اینها همه در این مدّت انجام گرفته - این چه حادثه‌ای و چه عارضه‌ای است که اگر نباشد، همه‌ی اینها [ گویی‌ ] نیست « وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه »، این نمیتواند چند حکم فرعی باشد؛ این یک چیزی فراتر از اینها است؛ آن چیست ؟ امامت است. اوّل‌امام کیست ؟ خود پیغمبر. امام

«5»