نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید. افرادی از اهل سنّت که دربارهی فضائل امیرالمؤمنین در طول سالهای متمادی نوشتهاند بسیارند؛ جورج جرداق مسیحی ،( ۵ ) آن کتاب پنج جلدی را نوشته؛ یک مسیحی دربارهی امیرالمؤمنین سالها قبل عاشقانه کتاب مینویسد. همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد ،( ۶ ) گفت من از دوران نوجوانی با نهجالبلاغه آشنا شدم، نهجالبلاغه مرا به شخصیّت علیّبنابیطالب هدایت کرد؛ این کتاب را نوشت: الامام علی صوت العدالة الانسانیّة. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد - یعنی به هیچ دینی معتقد نباشد - وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او خضوع میکند، تعظیم میکند. در امیرالمؤمنین سه جور صفات هست: یکی آن صفات معنویِ الهی است که با هیچ میزانی برای ماها اصلاً قابل سنجش نیست؛ ایمان، آن ایمانِ متعالیِ عمیق؛ سبقت در اسلام، فداکاری در راه اسلام. اخلاص؛ یک سرِ سوزن عاملی غیر از نیّت خدایی در عمل او وجود ندارد؛ ما [ این را ] اصلاً میفهمیم ؟ برای امثال بنده اصلاً این حالت قابل درک است ؟ همهی کارها برای خدا، برای رضای الهی، برای اجرای امر الهی؛ [ یعنی ] اخلاص. اینها اصلاً چیزهایی است که برای ما قابل توزین نیست؛ قابل توضیح هم درست نیست. علم و معرفت بِالله؛ معرفت بِالله. ما از خدا چه میفهمیم ؟ ما وقتی میگوییم « سُبحانَ رَبِّی العَظیمِ وَ بِحَمدِه »، از این عظمت چه میفهمیم، امیرالمؤمنین چه میفهمد ؟ معرفت بِالله. اینها یک سلسله از صفات امیرالمؤمنین است که اصلاً برای ما واقعاً قابل توصیف نیست، قابل فهم