ملاقات بکنم، برای من یک توفیق استثنائی است و این را به فال نیک میگیرم. خب از دیدار شما عزیزان نخبه بنده خیلی خرسندم. حرفهایی که ما دربارهی موضوعات این جلسه در طول سال میشنویم و میزنیم، دائماً استمرار دارد. من شبیه همین مطالبی را که این جوانهای عزیز اینجا بیان کردند، در گزارشهای مختلف در طول سال، میشنوم و میخوانم و اگر اقدامی بتوانم انجام بدهم دربارهی آنها انجام میدهم. حرفهایی هم که حالا ما خواهیم زد، حرفهایی است که در طول سال، بنده در دیدارهای مختلف این حرفها را میزنم؛ چه با دانشگاهیها، چه در انواع جلسات دیگر؛ لکن نفْس این دیدار و نشست برای من چیز زیبا و دلپذیری است؛ جوانهای نخبهی ما - که حالا من در توصیف شما چند جملهای عرض خواهم کرد - اینجا جمع شدهاند و ما داریم برایشان صحبت میکنیم. اوّلاً نخبگان - جوانها، بخصوص جوانان نخبه - هدایای نفیس الهی هستند به یک ملّت و یک کشور. همهی کشورها از چنین هدایایی، با این حجم، با این گستردگی، با این عدد فراوان برخوردار نیستند. این یکی از خصوصیّات کشور ما است که در آن استعدادهای انسانی، با کیفیّت خوب و کمّیّت فراوان وجود دارد؛ این جزو خصوصیّات کمنظیر کشور ما است؛ این یک هدیهی الهی است، هدیهی بسیار نفیس و باارزشی است. نتیجه این است که مسئولان کشور بایستی این امانتها را گرامی بدارند، حفظ کنند، چون این هدیه امانتی است در دست مسئولان؛ از بنیاد نخبگان و آقای دکتر ستّاری و شورای عالی انقلاب فرهنگی بگیرید، تا وزارت آموزش عالی و