به حیات ملّتها در این منطقه زدند، شاید در کمتر نقطهای در دنیا از سوی یک قدرتی نظیر داشته باشد. در شبه قارّهی هند - که امروز هند و بنگلادش و پاکستان است - آنجور ضربه زدند، آنجور مردم را فشار دادند؛ در افغانستان یکجور، در ایران یکجور، در منطقهی عراق یکجور؛ بالاخره در فلسطین هم که آن حرکت مشئوم ( ۱۳ ) و خباثتآلود را انجام دادند و مسلمانها را و در واقع یک ملّت را آواره کردند و از خانهی خودش دور کردند؛ یک کشور تاریخی ثبتشدهی از چند هزار سال پیش - به نام فلسطین - با سیاست انگلیسیها از بین رفت. در این منطقه از دو قرن پیش به این طرف - دو قرن و اندکی، از حدود ۱۸۰۰ [ میلادی ] به این طرف - هرچه از انگلیسها سر زده است، شرّ و فساد و تهدید بوده؛ آنوقت این مسئول انگلیسی ( ۱۴ ) میآید اینجا و میگوید ایران تهدید منطقه است؛ ایران تهدید منطقه است ؟ این خیلی بیشرمی میخواهد که کسانی که خودشان در طول زمان، تهدید و خطر و نکبت برای منطقه بودهاند، بیایند کشور مظلوم و عزیز ما را متّهم کنند؛ اینها اینجوری هستند. از وقتی در این منطقه نشانههای بیداری اسلامی دیده شد، فعّالیّتهای ایجاد تفرقه بیشتر شد؛ اینها تفرقه را یک وسیلهای میدانستند برای اینکه بر ملّتها مسلّط بشوند. از زمانی که احساس شد در این منطقه حرفهای نو، افکار اسلامی نو، ایستادگی ملّتها، زنده شدن و سرپا شدن ملّتها دارد وجود پیدا میکند، حرکت تفرقهآمیز دشمنان بیشتر شد؛ وقتیکه نظام اسلامی در ایران سرپا آمد، که پرچم اسلام را برافراشته کرد، قرآن را سرِ دست گرفت و با افتخار گفت که ما به اسلام عمل میکنیم و قدرت و سیاست و امکانات