بیانات سال 95


خب، [ وقتی ] گفتیم آمریکا، انگلیس، فلان دشمن خارجی، [ آیا ] همین‌طور شعار میدهیم یا نه ؟ من عرض بکنم به شما، شعار نیست؛ این متّکی به واقعیّات است. خب، از قضایای دنیا ما مطّلع میشویم؛ وقتی که فرض کنید وزیر خارجه‌ی ( ۵ ) خوش‌اخلاق !( ۶ ) آمریکا در نامه‌ی وداعیّه‌ی خود توصیه میکند به دولت بعدی که به ایران سخت بگیرید، هرچه میتوانید سخت‌گیری کنید، تحریمها را حفظ کنید، نگه دارید، بدانید با سخت‌گیری میشود از ایران امتیاز گرفت کمااینکه ما گرفتیم - او میگوید - خب این دشمن است؛ حالا این دشمن، دشمن خندان است؛ یک دشمن بود که می‌آمد صریحاً میگفت که ایران محور شرارت است ،( ۷ ) او این را صریحاً نمیگوید امّا رفتار او همین رفتار است. این شد دشمن. پس ما که دائم میگوییم دشمن، دشمن، نه این است که میخواهیم شعار بدهیم، نه اینکه به قول بعضی‌ آدمهای بی‌انصاف میگویند اینها در کار داخلی خودشان درمانده‌اند، ناچارند دشمن بتراشند؛ نه، دشمن‌تراشی نیست؛ خب دشمن است، چشمت را باز کن تا ببینی؛ ببندی چشمت را، البتّه نمی‌بینی؛ سرت را داخل برف فروکنی، نمی‌بینی؛ امّا سرت را بلند کن، نگاه کن، می‌بینی.

گفتیم انگلیس ! انگلیس‌ها مجدّداً به خلیج فارس [ آمده‌اند ]؛ البتّه ما از یکی دو سال قبل خبر داشتیم؛ شنیده بودیم که اینها بنا دارند دوباره به خلیج فارس بیایند؛ حالا آمدند. می‌آیند اینجا به یک عدّه از حکّام خلیج فارس - که هیچ صمیمیّتی هم بینشان نیست؛ این‌جور نیست که خیال کنیم واقعاً آنها با این حکّام خلیج فارس صمیمی‌اند؛ نه، میخواهند استفاده کنند، میدانند آنها را میشود زیر بار گرفت؛ می‌آیند با آنها این‌جوری حرف میزنند -

«6»