بیانات سال 95


این است. آذربایجان همواره یک‌تنه ایستاده است در مقابل طمع کسانی که چشم دوخته‌اند به ایجاد شکاف قومیّتی در کشور؛ و امروز هم این کارها را دارند دنبال میکنند.

خب کشور ما متشکّل است از زبانهای مختلف، از قومیّتهای مختلف؛ ترکی هست، فارسی هست، عربی هست، بلوچی هست، لری هست، کُردی هست؛ این یک تنوّع است و این تنوّع فرصت است، [ امّا ] دشمن همیشه چشم دوخته است به اینکه این را وسیله‌ی شکاف قرار بدهد. خود قومیّتهای بزرگ ایرانی و البتّه از همه بهتر مردم آذربایجان سینه سپر کرده‌اند و در مقابل این سیاست خباثت‌آلود دشمنان ایستاده‌اند. این را جوانهای عزیز ما در همه‌جای کشور توجّه داشته باشند که دشمن چشم دوخته است و از هر گسلی که خیال میکند میتواند یک زلزله‌ای ایجاد بکند، میخواهد استفاده کند برای منهدم کردن اساس استقلال این کشور و اساس انقلاب؛ از همه‌ی امکانات میخواهد استفاده کند، میگردد به خیال خودش گسلها را پیدا میکند؛ درحالی‌که گسلی وجود ندارد؛ مردم یکپارچه‌اند، مردم متّحدند.

خب، شما که خودتان اهل تبریز و اهل آذربایجانید، احساسات خودتان را میدانید. این شعری که اینجا خواندید: « بیعتده وفاداروخ، بیز آنداولا قرآنا »( ۴ ) این را میدانیم، این چیز مسلّمی است. مردم آذربایجان نه‌فقط در زبان [ بلکه ] در عمل این را اثبات کرده‌اند، و نشان داده‌اند که در مقابل دشمن وسوسه‌گر و تفرقه‌افکن ایستاده‌اند. عزیزان من ! خوشبختانه بقیّه‌ی اقوام ایرانی هم همین‌جور [ هستند ]؛ خراسانی هم همین‌جور - با اختلاف مذهب در شرق خراسان - کُرد هم همین‌جور، بلوچ هم همین‌جور. در بین

«3»