قابلیّت استمرار خواهد داشت که بر ویرانههای هویّت و موجودیّت فلسطین بنا شود. به همین دلیل است که حفاظت از هویّت فلسطینی و پاسداری از همهی نشانههای این هویّتِ بر حق و طبیعی، امری واجب، ضروری و یک جهاد مقدّس است. تا وقتی که نام فلسطین، یاد فلسطین و شعلهی فروزان مقاومت همهجانبهی این ملّت برافراشته بماند، امکان ندارد که پایههای رژیم اشغالگر، مستحکم گردد. مشکل روند سازش فقط در این نیست که با کوتاه آمدن از حقّ یک ملّت، به رژیم غاصب مشروعیّت میدهد، که خود خطائی بزرگ و نابخشودنی است، بلکه مشکل در آن است که اساساً هیچ تناسبی با شرایط کنونی مسئلهی فلسطین ندارد و خصلتهای توسعهطلبانه و سرکوبگرانه و آزمندانهی صهیونیستها را در نظر نمیگیرد؛ امّا این ملّت، با اغتنام فرصت توانسته است نادرستی ادّعای مدّعیان سازش را به اثبات رساند و در نتیجه، نوعی اجماع ملّی در مورد روشهای درست مبارزه برای احقاق حقوق حقّهی ملّت فلسطین شکل گرفته است. اینک مردم فلسطین در کارنامهی سه دههی گذشتهی خود، دو الگوی متفاوت را تجربه کردهاند و میزان تناسب آن با شرایط خویش را دریافتهاند. در مقابل روند سازش، الگوی مقاومت قهرمانانه و مستمرِ انتفاضهی مقدّس قرار دارد که دستاوردهای عظیمی برای این ملّت داشته است. بیدلیل نیست که این روزها مشاهده میکنیم که از سوی مراکز معلومالحال، « مقاومت »، مورد هجوم و یا « انتفاضه »، مورد سؤال قرار میگیرد. از دشمن انتظاری جز این نیست؛ زیرا بهدرستیِ این راه و ثمربخش بودن آن وقوف