بیانات سال 95


امیرالمؤمنین دفاع کردند؛ ده دوازده نفر که در تاریخ اسمهایشان ثبت است. زبیر هم البتّه جزو همینها بود؛ این را به یاد داشته باشید. شرایط این‌جوری است؛ آن‌وقت در این شرایط، دختر پیغمبر می‌آید در مسجد و آن خطبه‌ی غرّاء ( ۲ ) را، آن بیان عجیب را، ارائه میکند و اداء میکند و حقایقی را بیان میکند. یا آن خطبه‌ای که ایشان خطاب به زنان مدینه در بستر بیماری بیان کرد، که اینها ثبت شده و همه‌اش موجود است. اینها ابعاد معنوی نیست، اینها همین ابعاد قابل فهم ما است. با همین نگاه معمولی عقلایی میشود اینها را فهمید، امّا این ­ قدر باعظمت است که قابل اندازه‌گیری نیست؛ یعنی قابل مقایسه‌ی با هیچ فداکاری‌ دیگری نیست. مثل این است که مثلاً فرض بفرمایید بگویند کهکشانها طول و عرضشان چند متر است ؟ بله، قابل اندازه‌گیری است؛ متر و سانتیمترش را هم میشود معیّن کرد؛ امّا چه کسی میتواند ؟ چه کسی میفهمد ؟ چه کسی قادر است ؟ اینها جنبه‌ی الهی و معنوی و ملکوتی و عرشی نیست؛ جنبه‌ی فرشی دارد، امّا این ­ قدر باعظمت است که انسانهای معمولی نمیتوانند؛ ما میگوییم، روضه‌اش را هم میخوانیم، دلمان هم میسوزد، گریه هم میکنیم، امّا آنچه را اتّفاق افتاد، نمیتوانیم درست تصوّر بکنیم که چقدر باعظمت است این حرکت فاطمه‌ی زهرا ( سلام‌الله‌علیها ).

فاطمه‌ی زهرا ( سلام‌الله‌علیها ) در نقش یک رهبر واقعی [ است ]؛ همان ­ طور که امام بزرگوار فرمودند که اگر فاطمه‌ی زهرا مرد بود، پیغمبر میشد .( ۳ ) [ این ] خیلی حرف عجیبی است، خیلی حرف بزرگی است و جز از زبان کسی مثل امام بزرگوار که هم عالم بود، هم فقیه بود، هم عارف بود، انسان

«3»