خیلی خیلی خوب است؛ میشد گفت روز رهبر، اشکالی نداشت؛ میشد گفت روز والاترین انسان؛ امّا امروز نیاز جامعهی ما به این است که بداند مادری یعنی چه ؟ زنِ خانه بودن یعنی چه ؟ کدبانو بودن یعنی چه ؟ فاطمهی زهرا با آن شأن و با آن رتبه و با آن مقام و با آن عظمت، یک خانم خانهدار است؛ این تحقیر او نیست؛ او که با آن عظمت قابل تحقیر نیست، مگر این عظمت را میشود کوچک شمرد ؟ این عظمت به جای خود محفوظ است، امّا یکی از شئون و یکی از مشاغل همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانهداری کردن؛ با این چشم به این مفاهیم نگاه کنیم. یک عدّهای بهعنوان دفاع از حقوق زن حرفهایی میزنند که نهفقط احترام به زن نیست [ بلکه ] تضعیف زن است؛ داخلیهای خودمان را میگویم؛ وَالّا در فرهنگ غربی اروپایی که این کارها به احتمال زیاد و به احتمال نزدیک به یقین، توطئهی صهیونیستها است که اصلاً میخواهند جامعهی بشری را به هم بزنند و به هم بریزند؛ زن را بهصورت یک متاع مایهی التذاذ مرد قرار بدهند؛ این که توطئهی آنها است، آنها را کاری نداریم، مسئلهی آنها مسئلهی دیگری است، امّا در محیط اسلامی ما - چه در داخل کشور ما، چه در بعضی محیطهای اسلامی دیگر - برای اینکه از زن حمایت بکنند، یک چیزهایی را، یک وظایفی را، توقّعاتی را برای زن مطرح میکنند که این تحقیر زن است، این کوچک کردن زن است. [ مثلاً ] میگویند چرا اجازه نمیدهید زن در بیرون از منزل کار کند؛ اوّلاً چه کسی اجازه نمیدهد ؟ چه اشکال دارد ؟ ثانیاً کار کردن در بیرون منزل، یعنی فرض کنید ماشیننویسیِ فلان اداره، یک شأن است برای زن که ما برای او یقه بدرانیم ؟ معنای عدالت