بیانات سال 95


است، سنگین است. مثلاً فرض کنید ما، از [ محصول‌ ] فلان کارخانه‌ی خودروسازیِ رو به ورشکستگیِ آمریکا استفاده کنیم؛ آن‌هم آمریکا !( ۵ ) جلوی اینها بایستی به‌طور جدّی ایستاد. چه کسی بِایستد ؟ خود مسئولین، خود وزرای محترم. من میدانم که افرادی هستند، از پشت فشار می‌آورند - منفعت دارند، سود دارند، [ لذا ] فشار می‌آورند - جلوی این فشارها بِایستند، قبول نکنند. من نمیدانم اینکه میگویند واردات لوازم آرایشی در کشور چند میلیارد دلار است، راست است یا نه ؟ من تحقیق نکرده‌ام، شما هم گمان نمیکنم خیلی تحقیق کرده باشید؛ اگر راست باشد بد است. [ واردات‌ ] لوازم آرایشی، چند میلیارد [ دلار ]! آن‌هم در کشور ما که حالا این‌همه موانع و اشکالات برایش درست میکنند؛ برای اینکه فرض کنید فلان خانواده‌ی پول‌دارِ نوکیسه‌ی تازه‌به‌دنیارسیده دلشان میخواهد این را داشته باشند. شنیده‌ام بعضی‌هایش هم ناسالم است. [ در مقابل ] اینها بِایستند، مقاومت کنند و نگذارند.

یک مسئله هم مسئله‌ی قاچاق است. بنده مکرّر با مسئولین دولتی در دولتهای مختلف راجع به همین مسئله‌ی واردات که صحبت میکنیم، میگویند اگر ما تعرفه‌ها را خیلی بالا ببریم یا جلوی واردات را بگیریم، همین جنس [ به‌صورت‌ ] قاچاق می‌آید. به نظر شما این دلیل درستی است ؟ خب، جلوی قاچاق را جدّی باید گرفت. ما تا حالا در مبارزه‌ی با قاچاق خیلی جدّی عمل نکرده‌ایم؛ در مبارزه‌ی با قاچاق جدّی عمل کنید. مراد من از قاچاق، فلان کوله‌بَرِ ضعیفِ بلوچستانی نیست که میرود آن‌طرف یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش می‌آورد این‌طرف؛ اینها که چیزی نیست، اینها اهمّیّتی ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشکالی ندارد. من قاچاقهای سازمان‌یافته‌ی بزرگ را میگویم؛ ده‌ها کانتینر یا صدها کانتینر اجناس گوناگون قاچاق وارد کشور بشود ؟ خب، باید برویم برخورد کنیم با اینها؛ ما دولتیم، ما قدرت داریم، ما میتوانیم؛ به‌طور جدّی با

«13»