یکجور تعطیلی است، یکجور تعطیلی کارگاهها تعطیلیهای از روی سوءاستفاده است. طرف، کارخانهای را خریده است - مثلاً از دستگاههای دولتی منتقل شده یا یکجوری خریده - بعد میبیند صرفهی او به این است که از زمین این استفاده کند، از متراژ آن استفاده کند، این کارگاه به ضررش است؛ کارگاه را به یک بهانهای تعطیل میکند. از اینها هم داریم؛ بنده گزارش دارم. با اینها هم باید برخورد کرد؛ با اینها باید برخورد جدّی کرد. این را من شاید یک بار دیگر در همین جمع کارگری گفتم؛ وام را میگیرد - مثلاً فرض کنید برای واردات موادّ اوّلیّه یا برای تولید کارگاه - بعد این وام را میرود صرف ساختمانسازی در فلان نقطهای میکند که درآمدش چندین برابر آن است. با اینها باید برخورد بشود؛ اینها باید دنبال بشود؛ دستگاه قضائی مسئول است، دولت مسئول است، دستگاههای گوناگون مسئولند، دستگاههای اطّلاعاتی مسئولند. مسئله این نیست که یک نفری میخواهد پولدار بشود و از یک راهی دارد استفاده میکند؛ ما که با پولدار شدن زید و عمرو مخالفتی نداریم؛ خب، بروند پولدار بشوند امّا چرا این پولداری را از راه لگد گذاشتن و قدم گذاشتن بر سر جامعهی کارگری و جماعت مردم محروم باید انجام بدهند ؟ جلوی این باید گرفته بشود. ببینید، اینجا دستگاهها مثل زنجیر به هم وصلند؛ بانکها، دستگاه نظام بانکی کشور، دستگاه مربوط به واردات و صادرات، دستگاه مربوط به تولید و صنعت، اینها همه به همدیگر متّصلند؛ هرکدام میتوانند نسبت به دیگری همافزایی کنند، میتوانند کارشکنی کنند؛ مدیریّت کلان کشور باید سعی کند که جلوی کارشکنیها را بگیرد. همه همافزایی کنند، کار انجام بگیرد.