این دوجبههای در میان بشر هست؛ این جاهلیّتی که در مقابل بعثت پیغمبران است، بهمعنای نداشتن علم نیست؛ این جهل، جهل در مقابل علم نیست؛ گاهی علم در خدمت جاهلیّت قرار میگیرد، کمااینکه امروز اینجور است. امروز در دنیا، دانش بشری پیشرفته است امّا در خدمت همان جاهلیّتی است که بعثت پیامبران برای زدودن آن جاهلیّت بوده است. این جاهلیّت نقطهی مقابل عقل هدایتشدهی بهوسیلهی پیامبران و پروردگار است. وقتیکه بر زندگی بشر خِرد حاکم بود، آنهم خِردی که در زیر حمایت و در سایهی هدایت پیامبران است، زندگی سعادتمند خواهد شد؛ باید دنبال این بود. آنروزی که این نباشد، خِرد بشری حاکم نباشد، شهوت و غضب حاکم خواهد شد؛ نفسانیّات حاکم خواهد شد. آنوقت است که بشر در کورهی گداختهای از بدبختیها خواهد سوخت؛ همچنانکه در طول تاریخ دیدهایم و امروز هم داریم مشاهده میکنیم.
وقتیکه شهوت و غضب بر رفتار انسانها حاکم شد، آنوقت شما ملاحظه میکنید که در دو جنگ بینالملل، میلیونها انسان به خاکوخون میغلتند، جان انسان بیمقدار میشود، حرمت انسان از بین میرود. این حاکمیّت شهوت و غضب، یا در مقابل، حاکمیّت خِرد راهنمایی شدهی به دست انبیا، در همهی سطوح هست؛ در سطوح فردی هم هست، در سطوح جامعه هم هست، در سطوح بینالمللی هم هست. اگر در سطح بینالمللی، آنچه حاکم بر رفتار قدرتمندان بینالمللی است، خِرد خداداد باشد و هدایتشده باشد، دنیا یکجور است؛ وقتی نفسانیّات بر آنها حاکم باشد، قدرتطلبی باشد، فتنهانگیزی باشد، مسئله جور دیگری است. گرفتاری بشر اینها است. بعثت در مقابل این جریان جاهلی است