بیانات سال 96


نکند، این اتّفاق چهار صباح دیرتر می‌افتد؛ امّا حتماً این اتّفاق می‌افتد. هم اینها، هم آن‌ کسانی که اینها چشم امیدشان به آنها است، همه ساقط‌شدنی هستند.

آنچه آینده دارد، آن اسلام است، آن قرآن است، آن شما جوانهای مؤمن هستید؛ آن ­ که آینده دارد شما جوانان مؤمن هستید. الان میخواندند که « ﴿وَ مَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا  »؛( ۶ ) چه کسی از خدا راستگوتر است ؟ چه کسی از خدا به آینده عالم‌تر است ؟ و خدای متعال این را فرموده است که آینده متعلّق است به مؤمنین، متعلّق است به صالحین، متعلّق است به مجاهدین فی‌سبیل‌الله؛ در این هیچ تردیدی نیست؛ این یک وعده‌ی الهی است. امّا اگر کسی دچار وسوسه و تردید هم بشود، وعده‌ی الهی هم دل او را آرام نکند، تجربه‌ها باید دل او را آرام کند. بنده مکرّر این را عرض میکنم و با همه‌ی وجود اعتقاد به این معنا دارم. اگرچنانچه هیچ وعده‌ای هم به ما داده نشده بود، با این تجربه‌هایی که ملّت ایران از سی‌ چهل سال پیش به این ‌طرف دارد، باید یقین میکرد که آینده متعلّق به او است؛ باید یقین میکرد که پیروزی متعلّق به او است. ما کسانی هستیم که در کشورمان یک حکومتی بر سر کار بود که همین مغازله و معاشقه‌ای که می ­ بینید حکّام آمریکا با آن بیچاره‌ها - عقب ­ ‌افتاده‌های فکری و عقلی و همه‌چیز - انجام میدهند، همین مغازله ( ۷ ) را آن روز با حکومت ایران انجام میدادند؛ خیلی بیشتر، خیلی بهتر. صریحاً میگفتند « شما ژاندارم ما در خلیج فارس هستید »، به حکومت طاغوت ما این حرف را میزدند. آنها، هم عقلشان بیشتر از اینها بود، هم توانایی‌هایشان زیاد بود، اتّکائشان هم به این طواغیت، بیشتر از اینها بود و ارتباطاتشان قوی‌تر بود؛ درعین‌حال که یک چنین حکومتی بر سرِ کار بود، ملّت ایران توانست با قدرت ایمان، با مجاهدت، با

«6»