چون اگر یک حقیقتی بارها تکرار نشود و با جزئیّات و خصوصیّات ذکر نشود، گمان تحریف این حقیقت بمرور وجود دارد. اکثر شما میدانید که انگیزه هایی برای تحریف شخصیّت امام و تحریف انقلاب - که بزرگ ترین هنر امام بزرگوار بود - هست. ما باید تکرار کنیم حقایقی را که در باب امام و در باب انقلاب گفتهایم، باز هم بگوییم و تکرار کنیم و مجال تحریف را از تحریف کنندگان بگیریم. در شرع مقدّس هم همین جور است، در حقایق تاریخی هم همین جور است؛ بسیاری از معارف دینی را مأمور شده ایم که تکرار کنیم؛ مِنبابِ مثال، تلاوت قرآن را بهطور دائم باید تکرار کنیم که حقایق قرآنی از ذهنها هرگز محو نشود؛ یا تاریخ را - تاریخ واقعی و درست را - باید تکرار کنیم. اگر ملّت ما عاشورا را این جور در طول قرنهای متمادی با اصرار تبیین نمیکردند و بیان نمیکردند، ممکن بود این حادثه ی مهم از یادها برود یا بسیار ضعیف تر از آنچه واقع شده است منعکس بشود. عمده ی خطاب من در بحثهای امروز و صحبت امروز، به شما جوانهای عزیز است؛ علّت هم این است [ اوّلاً ] که جوانها، دوران حماسه های بزرگ را مشاهده نکردند، ندیدند؛ دوران پیروزی انقلاب را، دوران دفاع مقدّس را، دوران حرکات عظیم و مجاهدتهای بزرگ در مقابل تجزیه طلبان را جوانها [ فقط ] شنیدهاند و اینها برای جوانهای ما تاریخ است؛ لذا لازم است برای آنها بیشتر توضیح داده بشود و بیان بشود؛ این اوّلاً. ثانیاً ذهن جوانها آماج تحریف تحریف کنندگان است؛ امروز بیشتر روی ذهن جوانهای ما میخواهند کار کنند و نگذارند نسل جوان گسترده ی این کشور، با بسیاری از حقایق آشنا بشود. لذا خطاب من امروز به جوانها است.