بیانات سال 96


آنچه من میخواهم عرض بکنم این است که در این سالها، علیه دانشگاه و برای خارج کردن دانشگاه از این صحنه‌ی مبارزه خیلی تلاش کردند؛ علّتش هم این است که دانشگاه مهم است. دانشگاه اگر در خدمت انقلاب باشد خیلی مهم است؛ از خیلی از قشرهای دیگر تأثیرش بیشتر است. اوّلاً همه جوانند، کم ­ ‌تعلّقند، آماده ­ ‌به ­ ‌کارند، ذهن فعّالی دارند، فهیمند؛ اینها خیلی نکات مهمّی است؛ بعد هم بر روی محیط جامعه تأثیر دارند؛ یعنی دانشجوی انقلابی میتواند روی محیط پیرامونی خودش اثر بگذارد؛ اوّلش خانواده است، بعد مرتبطینند، بعد دوستان، و در محیط اجتماعی اثر میگذارد؛ لذا برای اینکه دانشگاه را از هویّت انقلابی خالی کنند و خلاص بکنند، خیلی تلاش کردند، خیلی کار کردند، خیلی سیاست ­ ‌ورزی کردند در این زمینه. متأسّفانه از داخل خود ما هم در مواردی کمک شد به اینها که بتوانند دانشگاه را انقلاب ­ ‌زدایی کنند؛ یعنی روحیّه‌ی انقلابی، روحیّه‌ی حزب‌اللّهی، روحیّه‌ی مبارزه از محیط دانشجویی گرفته بشود. اینها مقدّمه بود.

من میخواهم این را عرض بکنم به شما، البتّه من میدانم همه‌ی مجموعه‌ی دانشجویان کشور با تنوّعی که دارند - گروه‌هایی که در دانشگاه هستند، انگیزه‌ها، گرایشها - اینجا حضور ندارند؛ این را من میدانم. بنده بی ­ ‌اطّلاع نیستم از این وضعیّتی که امروز در دانشگاه کشور وجود دارد، لکن خطاب من به مجموعه‌ی انقلابی و علاقه‌مند به مسائل انقلاب است؛ آنهایی که انقلاب را دوست دارند، آنهایی که به‌ ­ معنای واقعی کلمه انقلاب اسلامی را وسیله‌ی نجات این کشور و تأمین آینده‌ی این کشور میدانند؛ خطاب من به آنها است. من میگویم شما دانشجوها باید خودتان را در صفوف مقدّم این مبارزه حس کنید. یک مبارزه‌ای است، وجود دارد، تمام نشده، ممکن است حالاحالاها هم تمام نشود، ادامه داشته باشد؛ در صفوف مقدّم این مبارزه باید خودتان را احساس

«11»