بیانات سال 96


امّا در آن جنبه‌ی اوّل، که گفتیم جنبه‌ی علمی است و سعی کردند [ آن را ] تضعیف کنند، معنایش این است که متاع علمی‌ای که به دانشگاه‌های ما داده شد، متاع دست ­ ‌دوّم بود، علم کهنه و از کار افتاده بود؛ یعنی غربی‌ها، پیشرفتهای مهمّ علمی را هرگز منتقل نکردند؛ حالا ما کشور خودمان را خبر داریم؛ قاعدتاً کشورهای شبیه کشور ما - که تحت نفوذ و زیر سلطه بودند - همه از همین قبیلند. فرض بفرمایید علوم جدید، دانشهای جدید، دانشهای نو را که با پیشرفتهای علمی به آنها میرسیدند، هرگز به دانشگاه‌های کشوری مثل کشور ما منتقل نکردند، [ بلکه ] چیزهایی را که از آن طراوت و نویی خارج شده بود منتقل کردند. این هم البتّه دلایلی داشت؛ این امر که همین علوم کهنه را یا همین فنّاوری ­ های قدیمی را چرا وارد این کشور و کشورهای شبیه ما کردند، دلایلی داشت. آن‌وقتی که رقیب برای استعمار غربی پیدا شد، اثر « پیدا شدن رقیب » در کشورهایی که با آن رقیبها ارتباط داشتند ظاهر شد. فرض بفرمایید حکومت کمونیستی که رقیب نظام سلطه‌ی مستقرّ تا آن زمان بود - یعنی رقیب انگلیس و آمریکا و بقیّه - وقتی سرِ کار آمد، برای اینکه حوزه‌ی نفوذ خودش را توسعه بدهد، کشوری مثل هند را و دانشگاه هند را مجهّز کرد به برخی از علومی که غربی‌ها هرگز تا آخر حاضر نبودند بدهند؛ یا واضح‌تر، کشوری مثل چین را مجهّز کرد به دانشهایی و به فنّاوری‌هایی که امکان نداشت از طریق غربی‌ها به آنها دست پیدا کنند؛ برای اینکه رقابت سیاسی بود، توسعه‌ی نفوذ بود. چینی‌ها مسئله‌ی هسته‌ای را از روس ­ ها فراگرفتند؛ هندی‌ها مسئله‌ی هسته‌ای را از روس ­ ها - از شوروی سابق - فراگرفتند. اینها چیزهایی نبود که امکان داشته باشد نظام دانشگاهی و علمی غرب، اینها را به کشورهایی مثل چین یا مثل هند و به ­ ‌طریقِ ­ ‌اولی ٰ مثل ما منتقل کند. بنابراین از لحاظ علمی، هرگز این‌جور نبود که اجازه بدهند یا کمک کنند یا تسهیل کنند که

«6»