ندارد و بیاعتنا است، طبعاً همانجور دانشجویی را تربیت میکند. این را ما در یک دورهای مشاهده کردیم؛ حالا دیگر نمیخواهم وارد بحث بشوم؛ در یک دورهی بسیار تلخی - در اوایل دورهی پهلوی - این را در کشور دیدیم که چهجور اساتیدی، چهجور شاگردانی تربیت کردند، چه نسلی به وجود آمد که اگر انقلاب نمیشد، خدا میداند که آن نسلِ بکلّی تهیدست از همهی اصالتها - اصالتهای دینی و وطنی و ملّی و همهچیز - و آنهایی که داشتند رو میآمدند، چه بر سر این کشور میآوردند. انقلاب واقعاً نجات داد کشور را، از این بُعد که آن تربیتشدهها، آن نسلی که در آن مجموعه و در آن دانشگاه و در آن محیط تربیت شده بودند، خدا میداند که چه میکردند با این کشور اگر میخواستند سرِ کار بیایند. خب، بنابراین حرف ما این است؛ ما راجع به استاد میخواهیم صحبت بکنیم. ببینید، برادران و خواهران عزیز ! دانشگاه، به شکل غربی دانشگاه یعنی همین که امروز ما داریم - البتّه ما از گذشتهی خودمان خیلی خبر نداریم؛ نمیدانیم آن دانشگاهها یا مدارسی که امثال خواجهنصیرها و ابنسیناها و خوارزمیها و خیّامها و میردامادها و شیخبهائیها را تربیت کرد، چهجوری بوده؛ متأسّفانه اطّلاع درستی از آن نظامهای آموزشی و به یک معنا [ نظامهای ] دانشگاهی قرنهای گذشتهی خودمان نداریم؛ جزو کمکاریهای ما، یکی این است - که بهوسیلهِی غرب ابداع شد و به همهی کشورهای دنیا از جمله به کشور ما هم صادر شد. سه جنبهی مهم در این دانشگاهِ به این شکل، وجود دارد: یک جنبه، این است که مرکز علم است؛ یک جنبه، این است که مرکز نوآوری و نگاه نو به مسائل است، چون مجموعهی جوانند، نگاه نوآور به مسائل، نوطلبی، نوآوری [ وجود