بیانات سال 96


نکته‌ی دوّم این است که شما انتقادهایی به حوزه دارید - حالا یا حوزه‌ی تهران یا کلّاً حوزه‌ی علمیّه - خیلی خب ! این حوزه‌ای که شما میخواهید و به قول شما الان وجود ندارد، این را شما به وجود بیاورید. حوزه را اراده‌ی شما و خواست شما به وجود می‌آورد؛ بله، شما آن جایگاه مدیریتّی و پشتیبانی‌های منابع مالی‌ را ندارید که بخواهید مثلاً یک تصمیمی بگیرید و فوراً عمل بکنید؛ امّا تحقّق خواسته‌های مطلوب، صرفاً با داشتن یک مدیریّت و داشتن منابع مالی به دست نمی‌آید، حتّی گاهی با داشتن آنها [ هم ] به دست نمی‌آید؛ چیز دیگری لازم است. آن چیز دیگر همان است که شما دارید: انگیزه، میل، وضوحِ مطلوب و غایت مورد نظر؛ اینها لازم است. و باید مبارزه کرد؛ بدون مبارزه هیچ چیز به دست نمی‌آید، این حوزه‌ی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [ گفتنِ ] « زنده باد مرده باد » نیست، معنایش مبارزه‌ی سیاسی نیست؛ [ مبارزه ] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شما درست کنید. البتّه ما وظیفه داریم کمک کنیم به شما؛ آقایان مدیران حوزه وظیفه دارند تسهیل کنند کارها را؛ امّا آنچه باید در آینده به ‌وجود بیاید، سنگینیِ بارِ مسئولیّتِ آن را بر دوش خودتان احساس کنید. شما هستید که باید این کارها را انجام بدهید؛ حالا ممکن است ده سال دیگر، پنج ‌سال دیگر، پانزده سال دیگر نوبت شما بشود که نقش ایفا کنید؛ به‌هرحال این کار خواهد شد و شما هستید که میتوانید اقدام کنید و کار کنید. این‌هم یک نکته.

یکی از دوستان درباره‌ی حوزه گفتند که « ما به حوزه آمده ‌بودیم که این کار بشود، آمده بودیم که آن کار بشود »؛ من با این تعبیر مخالفم. نگویید « آمده بودیم »؛ بگویید « آمده‌ایم ». « بودیم » یعنی چه‌ ؟ بگویید « ما آمده‌ایم برای اینکه این کار بشود »؛ یعنی دوام حضور خودتان را در تعبیرتان هم بیان کنید. در

«4»