بیانات سال 96


قبل - شاید هم قبل‌ [ تر ]؛ ممکن است نقشه مال قبل بوده، بُروز و ظهورش از حدود پانزده شانزده سال قبل است - که بر اساس آن یک مدّتی اسم « خاورمیانه‌ی جدید » را آوردند، یک مدّتی اسم « خاورمیانه‌ی بزرگ » را آوردند؛ یک نقشه‌ای برای اینجا داشتند. محور اصلی این نقشه و قلب این نقشه عبارت بود از سوریه، لبنان، عراق؛ این سه کشور، سه محور و سه مرکزی بودند که این نقشه باید عمدتاً آنجاها پیاده بشود؛ چه‌جوری پیاده بشود ؟ دولتهایی در این سه کشور بر سر کار بیایند که تسلیم مطلق و نوکر آمریکا باشند، هرچه آمریکا میخواهد اطاعت کنند و برای او عمل بکنند. نتیجه چه خواهد شد ؟ نتیجه این است که تمام این منطقه میشود پاانداز رژیم صهیونیستی و در این منطقه همان از نیل تا فراتی که آنها گفته بودند به یک شکلی تأمین خواهد شد، ولو نه به شکل سیاست ظاهری، به شکل سلطه و نفوذ و تسلّط معنوی و واقعی. این را میخواستند انجام بدهند. اینها میخواستند کاری بکنند که عراق، [ این ] کشور تاریخی باعظمت، با این‌همه افتخارات، تحت تسلّط صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها قرار بگیرد؛ سوریه مرکز به این مهمّی، کانون مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی، در واقع در اختیار رژیم صهیونیستی قراربگیرد؛ لبنان هم که تکلیفش معلوم است. اینها این را میخواستند و این کار را میخواستند انجام بدهند.

حالا شما نگاه کنید به واقعیّت، ببینید واقعیّت با آنچه اینها میخواستند چقدر فاصله دارد ! لبنان را نگاه کنید، نتوانستند هیچ غلطی بکنند؛ عراق را ملاحظه کنید، درست عکس آنچه آنها خواستند انجام گرفت؛ سوریه را ملاحظه کنید ! البتّه در سوریه آمریکا و متّحدینش جنایتهای زیادی کردند، دست اینها تا مِرفَق ( ۹ ) به خون مردم سوریه آلوده است؛ در این شکّی نیست؛ داعش را راه انداختند، همین تکفیری‌ها - جبهةالنّصرة و امثال اینها - را راه انداختند و مردم

«11»